تغییر حاکمیت سیاسی/چالشهای تغییر حاکمیت
جدایی خواهان[ویرایش]
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی جامعه یا کشوری که میخواهد تغییر حاکمیت انجام دهد، وجود اقلیتها یا اقوام مختلف در کشور و ترس از تشویش و اغتشاش و تجزیه طلبی این گروههاست. این گروهها که معمولاً در رژیمهای گذشته معمولاً با نامهربانی یا عدم توجه و محرومیت از سوی دستگاه حاکمیت مواجه بودهاند برای تجزیه طلبی بسیار مستعد هستند.
معمولاً این اقوام با لابی و فعالیتهای ابزاری دیپلماتیک در داخل به صورت مخفیانه و در خارج به صورت حق طلبانه سعی در جلب توجه و حمایتهای سایر همنوعان خود یا سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر یا حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی را دارند. علاوه بر آن بسیاری از قدرتهای منطقهای یا فرامنطقهای و ابرقدرتها برای دستیابی به منابع مادی و غیر مادی مناطق تحت سکونت اقلیتهای مذکور اقدام به حمایتهای سیاسی و در خفا تجهیزات لجستیکی و گاهی نظامی و اسلحه تحت لوای دفاع از حقوق بشر میپردازند.
این مهم بسیاری از فعالین در روند تغییر حاکمیت را نگران میکند حال آنکه برای مردم این مناطق انگیزه و نیروی مضاعف را به همراه خواهد داشت.
ایران[ویرایش]
در ایران، اقوام عرب در خوزستان، اقوام بلوچ در سیستان و بلوچستان، اقوام ترک و آذری در شمال غرب و اقوام کرد در غرب استعداد بالقوه بسیار قوی برای اعلام استقلال و جدا شدن از ایران دارند.
اعراب خوزستان[ویرایش]
بلوچستان[ویرایش]
کردستان[ویرایش]
آذربایجان[ویرایش]
بریتانیا[ویرایش]
ایرلند شمالی[ویرایش]
اسپانیا[ویرایش]
باسک[ویرایش]
ایتالیا[ویرایش]
سیسیل[ویرایش]
سهمخواهی احزاب و گروهها[ویرایش]
ایران[ویرایش]
اصلاح طلبها[ویرایش]
مجاهدین خلق[ویرایش]
سلطنت طلب[ویرایش]
عدم هماهنگی عناصر و فعالیتهای تغییر دهنده حاکمیت[ویرایش]
ترس عمومی از سرنوشت تغییر و دوران پس از تغییر[ویرایش]
کودتای نظامی[ویرایش]
یکی از بزرگترین چالشهای تغییر حاکمیت، نگرانی از تسلط نظامیان بر سرنوشت تغییر حاکمیت، مانند انقلاب مصر است.