تاریخ ایران/پهلوی
آخرین حکومت ایران که به وسیله رضاخان میرپنج که یکی از افسران زمان قاجار بود ایجاد شد. رضا خان که پس از پادشاهی با نام «رضاشاه پهلوی» شناخته میشد سرانجام و در خلال اشغال ایران در جنگ جهانی دوم توسط متفقین برکنار شد و پسرش محمدرضا جانشین او گردید. پادشاهی سلسلهٔ پهلوی در دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی و با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ برچیده شد.
رضا شاه
[ویرایش]رضاخان ابتدا در مقام وزیر جنگ، بسیاری از ناآرامیها و راهزنیها را از بین برد. در ۳ آبان ۱۳۰۲ رضاخان با فرمان احمدشاه قاجار به نخستوزیری منصوب شد و ابتدا تلاش ناکامی در جهت جمهوریخواهی کرد. ولی در سال ۱۳۰۴ به پادشاهی رسید.
رضاخان پس از رسیدن به پادشاهی و گزیدن نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» مشهور شد (پیش از این نام خانوادگی در ایران رایج نبود؛ رضاشاه برای نخستین بار استفاده از نام خانوادگی را اجباری کرد).
رضاشاه در دوران قدرت، اصلاحاتی انجام داد که نشان میدهد وی خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ روحانیون، دسیسه بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر دارای موسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی، بانکهای سرمایهگذار، و فروشگاههای زنجیرهای باشد. او برای رسیدن به هدفش دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعه آموزشی و سرمایهداری دولتی زد. [۱]
کودتا
[ویرایش]در پی گفتگوها و هماهنگیهای انجام شده میان سید ضیاءالدین طباطبائی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان از یک سو و ژنرال آیرونساید با رضاخان از سوی دیگر، در روز سوم اسفند سال ۱۲۹۹، کودتایی نظامی ترتیب داده شد. در نتیجه این کودتا، نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. [۲]
پس از کودتا و همزمان با نخست وزیری سید ضیاءالدین طباطبایی، احمدشاه رضاخان را با لقب سردار سپه به وزارت جنگ منصوب کرد. رضاخان سردار سپه تا سوم آبان ۱۳۰۲ در این سمت بود. و در این مدت نیروهای قزاق و ژاندارمری و نظمیه را ادغام کرد و ارتش ملی را به وجود آورد. [۳]
نخستوزیری و جمهوریخواهی
[ویرایش]سرانجام در سوم آبان ۱۳۰۲ رضاخان با فرمان احمدشاه قاجار به نخستوزیری منصوب شد و شاه نیز پس از چند روز به اروپا رفت و عملاً کشور را به رضاشاه سپرد. رضاشاه در این مدت پایههای قدرت خود را استوار کرد و به کوشش برای سرنگونی حکومت قاجار پرداخت.
پادشاهان قاجاریه، تقریباً از اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه، کشورداری را رها نموده و هیچ گامی در جهت بهبود وضع عمومی برنداشته بودند و سفرنامههای اروپائیان در این دوران، روشن میکند که کشور به ویرانهای تبدیل شده بود. لذا طی سالهای نخست وزیری، رضا شاه که اختیارات فوقالعادهای پیدا کرده بود توانست یک رشته اصلاحات عمومی را به مرحله عمل برساند. این اصلاحات موجب شده بود تا عموم مردم نسبت به وی دید مثبتی داشته باشند.
پادشاهی
[ویرایش]جمهوری ایران حکومت پیشنهادی رضا شاه بود تا جایگزین سلسلهٔ قاجاریه شود ولی با مخالفت مجلس مشروطیت در آن زمان به نتیجه نرسید و دودمان پهلوی جایگزین قاجاریان شد. مخالفان جمهوری رضاخانی به رهبری آیتالله مدرس سرانجام طرح جمهوری را به باد فنا دادند و آن را بهعنوان یک نقشه توطئهآمیز خارجی برای پیادهکردن اصول قرارداد ۱۹۱۹ به رسوایی کشاندند.
در طول یک و نیم سال بعد از شکست پروژه جمهوری خواهی، سردارسپه (رضاخان) کوشید تا خود را با نمایندگان مخالفین و اقلیت مجلس نزدیک کند. ارتباطات وسیعی با عبدالحسین میرزا فرمانفرما، نصرتالدوله، سید حسن مدرس و تقریباً اکثر کسانی که پس از کودتا دستگیر شده بودند برقرار شد. از سوی دیگر تمایل بیش از حد احمد شاه به سلطنت مشروطه که گاهی به ضعف وی نیز تعبیر میشد، راه را برای تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی هموار نمود
به هر تقدیر با فشارهای نخست وزیر، نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی در روز ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی ماده واحدهای را مطرح کردند که به موجب آن احمدشاه از سلطنت خلع شد و حکومت موقت «در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی» سپرده شد و «تعیین تکلیف حکومت قطعی» به مجلس مؤسسان واگذار شد.
در بیست و چهارم آذر ۱۳۰۴ خورشیدی، رضاخان پهلوی در مجلس مؤسسان حاضر شد و با ادای سوگند به قرآن رسماً به عنوان سردودمان پهلوی وظایف پادشاهی را به عهده گرفت و برای اولین بار در سال ۱۳۰۴ بر تخت مرمر نشست. مراسم تاجگذاری رضاشاه در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ در تالار سلام انجام شد.[۴]
خدمات رضاشاه
[ویرایش]- پیشرفت و توسعه کلان کشور بویژه در زیرساختها و فلاکتزدایی دوران قاجار
- نوشتن قانون اساسی کشور
- دستور راهاندازی بهداری
- تاسیس دانشگاه تهران و بسیاری از دانشگاههای دیگر
- پیشرفت آموزش و پرورش
- ارسال دانشجویان ایرانی به دانشگاههای خارج و بورسیه کردن آنان
- ساخت جادهها ، تونل ها و خیابانها در شهرها ، بخصوص پهلوی (خیابان ولیعصر و انقلاب کنونی در تهران )
- تهیه و تصویب نخستین قانون مدنی ایران
- بنیانگذاری ثبت اسناد
- بنیانگذاری ثبت احوال و اجباری کردن برگزیدن نام خانوادگی و صدور شناسنامه
- نظم و شکل دادن به پوشش و لباس رسمی مردان و زنان در مراکز دولتی (در پست نخستوزیری)
- سرکوب راهزنان و زورگویان محلی ( خودمختاری خانهای محلی پایان داد)
- دستگیری، زندانی کردن و اعدام بعضی از روحانیون وابسته به انگلیس از جمله مدرس
- براندازی سیستم خانسالاری (ملوک الطوایفی)[نیازمند منبع]
- متحدکردن نیروهای نظامی و تشکیل ارتش ایران و تصویب قانون نظام وظیفه عمومی[نیازمند منبع]
- بنیانگذاری بانک سپه
- بنیانگذاری بانک ملی ایران
- بنیانگذاری بانک فلاحتی
- بنیان گذاری بیمه ایران
- تاسیس راه آهن
- تغییر تقویم رسمی ایران
- تغییر نام رسمی کشور در زبان های خارجی از پرشیا به ایران
- تاسیس موزه برای اولین بار در ایران
- دستور برای حفظ، مرمت و بازسازی آثار تاریخی
- بازسازی آرامگاههای سعدی، حافظ و فردوسی
- مکلف کردن مردان به ثبت ازدواج خود در یکی از دفترهای ازدواج
- فدراسیون ورزشی المپیک ایرات و فدراسیون فوتبال ایران
- وارد کردن خودرو برای مردم عادی (تا پیش از آن فقط برای شاهان و افراد خاص بود)
حمله به ایران و تبعید رضاشاه
[ویرایش]با وجود اعلام بی طرفی ایران، بریتانیا که به نفت رایگان ایران برای پیشبرد جنگ نیاز داشت، و روسیه که نیازمند دریافت کمکهای لجستیکی از متفقین بود، با چراغ سبز آمریکا، با نقض آشکار بی طرفی ایران در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ به ایران حمله کردند. از این روز به مدت یک هفته، شهرهای شمالی و غربی و جنوبی ایران از چندین جهت مورد تهاجم همه جانبه ارتش سرخ شوروی و ارتش بریتانیا قرار گرفت. همچنین نیروهای شوروی به بمباران شهرهای شمالی و شمال غربی ایران پرداختند. در روز ششم فروغی که به مقام نخست وزیری رسیده بود، ترک مقاومت را در دستور کار قرار داد و به رایزنی با اشغالگران پرداخت. رضاشاه بعد از ظهر روز نهم شهریور همه فرماندهان و مقامات امضاکنندهٔ طرح مرخصی سربازان وظیفه را —که در عمل به انحلال ارتش انجامیده بود— به کاخ سعدآباد احضار کرد و به آنها نسبت خیانت داد. شاه سرلشکر احمد نخجوان، (کفیل وزیر جنگ)، و سرتیپ علی ریاضی را مسبب این خیانت قلمداد کرد، ازآنرو به ضرب و شتم آنان پرداخته و پس از خلع درجه، آنان را زندانی کرد. سپس دستور داد ایشان به خاطر این خیانت در دادگاه زمان جنگ محاکمه شوند.
ایران را اشغال کردند و رضا شاه توسط انگلیسی ها به جزیره موریس و سپس آفریقای جنوبی تبعید شد.
مرگ
[ویرایش]رضاشاه سرانجام در تاریخ ۴ مرداد ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ در گذشت. پیکر رضاشاه را پس از مرگ به صورت مومیایی به قاهره، مصر بردند و در آنجا به امانت در مسجد رفاعی گذاشتند. برای انجام مراسم رسمی خاکسپاری در مصر، شمشیر طلای رضاشاه که مرصع به گوهرها و سنگهای گرانبها بود، به قاهره فرستاده شد تا طبق رسوم درباری، پیشاپیش جنازه حمل شود، ولی ملک فاروق این شمشیر گرانبها را بعد از انجام مراسم تشییع جنازه، به کاخ سلطنتی برد و مراجعات مکرر هیأت اعزامی ایران برای پس گرفتن آن بینتیجه ماند. ماجرای ربوده شدن شمشیر مرصع رضاشاه از طرف ملک فاروق، پس از کودتای ضد سلطنتی مصر در سال ۱۹۵۳ در مطبوعات مصر انعکاس یافت، ولی دولت جمهوری مصر نیز مدعی شد که اثری از این شمشیر نیافته است.
سرانجام هفدهم اردیبهشت ۱۳۲۹، جنازه رضاشاه به وسیله هواپیما و سپس با قطار مخصوص به تهران حمل شد و با تشریفات رسمی به شاه عبدالعظیم برده شد و در آرامگاه ویژه او دفن شد. ابتدا برخی از نمایندگان جبهه ملی با برگزاری تشریفات رسمی مخالفت کردند. سرانجام با وساطت منصورالملک نخست وزیر وقت با حسین مکی و مذاکره مکی با محمد مصدق قرار بر این شد که مجلس در این باره سکوت کند و نطقی علیه یا له او ایراد نشود.
در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، آرامگاه رضا شاه به دستور حاکم شرع وقت صادق خلخالی به کلی ویران و نابود گردید. گزارشهایی موجود است که خلخالی سعی در تخریب آرامگاه فردوسی (همانطور که گفته شد این بنا در دوران رضاشاه ساخته شده بود) و تخت جمشید هم داشته اما این با مخالفت دولت موقت (از جمله وزیر فرهنگ پرویز ورجاوند، استاندار فارس نصرتالله امینی و آیتالله طالقانی) و مقاومت مردم مرودشت و پرسنل پارسه، در این امر ناکام ماند. برای تخریب آرامگاه از مواد منفجره و گریدر و بلدوزر و جرثقیل و وسایل قوی مکانیکی استفاده شد.
محمدرضا شاه
[ویرایش]محمدرضا پهلوی که با عنوان رسمی اعلیحضرت همایونی، شاهنشاه آریامهر خطاب میشد پادشاه دوم دودمان پهلوی بود. محمدرضاشاه در پی استعفای پدرش رضاشاه پهلوی و با رای مجلس شورای ملی به پیشنهاد محمدعلی فروغی برای حفظ تمامیت ارضی ایران بر اثر هجوم متفقین به پادشاهی رسید.
محمدرضا پهلوی با هدف رسمی قرار گرفتن ایران در بین مدرنترین کشورهای جهان تا پایان سدهٔ بیستم مجموعهای از اصلاحات اقتصادی-اجتماعی مانند اصلاحات ارضی را آغاز نمود. در دههٔ چهل و اوایل دههٔ پنجاه هجری خورشیدی، ایران رشد اقتصادی سریعی را شاهد بود. وی در طول زندگی، چهار کتاب دربارهٔ زندگی خود و ایران نوشت که آخرین آنها اندکی پیش از مرگ وی به پایان رسید.
شاه یکی از پرزرقوبرقترین ارتشهای جهان را در ایران ایجاد کرده بود که پس از انقلاب اسلامی تا حد بسیار زیادی ضعیف شد.
ترور شکستخورده در دانشگاه تهران
[ویرایش]در دی ۱۳۲۷ شایعاتی به وزارت امور خارجه آمریکا رسید که شاه به دنبال فرصتی برای اصلاح قانون اساسی مشروطه و بالابردن قدرت خود در مقابل مجلس است. تنها یکماه بعد در ۱۵ بهمن با ترور نافرجام شاه در دانشگاه تهران، این فرصت به دست وی افتاد. فقط یکی از گلولههای ضارب، ناصر فخرآرایی، به شاه برخورد کرد؛ ولی باعث آسیب جدی شاه نشد. چند لحظه بعد، ضارب بدون بازجویی در همان محل ترور کشته شد و انگیزههای او از این کار در پردهای از ابهام باقیماند.
تا پیش از واقعه ترور دانشگاه تهران، حزب توده ایران، موفقترین حزب از میان احزاب بود. پس از این ترور، حزب توده ایران غیرقانونی اعلام شد.
سیاست خارجی
[ویرایش]زمانی که محمدرضا پهلوی به پادشاهی رسید، ایران در اشغال نیروهای شوروی و انگلستان بود. این اشغال تا سال ۱۹۴۶ طول کشید. پس از خروج این نیروها ایران در تلاش برای بازیابی مجدد استقلال خود بود. شاه در این سالها تلاش کرد تا روابط مستحکمی را با غرب پایهگذاری کند.
محمدرضا توانست از اهرم نفت و اوپک استفاده برده و عملاً در آغاز دهه پنجاه توانست به عنوان یک قدرت نفتی و منطقهای حتی با متحدان غربی خود بر سر منافع ایران چانهزنی کند. اما با همه این تلاشها، شاه هیچگاه نتوانست از سایه اشغال ایران در سالهای آغازین سلطنت و وابستگیاش به آمریکا بیرون بیاید. بگفته امین صیقل اکثریت مردم ایران همیشه او را «دستنشانده آمریکا» میدانستند. پس از خروج بریتانیا از خلیج فارس، شاه نقش «ژاندارم منطقه» را بر عهده گرفت.
اقدام های اقتصادی و صنعتی
[ویرایش]طی دوران حکومت محمدرضا، ایران به چهارمین تولیدکننده نفت و دومین صادرکننده بزرگ آن تبدیل شده بود. برخی از پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی این دوره عبارتند از:
- تاسیس دانشگاه شریف که یکی از معتبر ترین دانشگاههای ایران است
- تاسیس راههای جادهای مدرن
- تاسیس دانشگاه ملی ایران
- تاسیس و گسترش صنعت خودروسازی
- تاسیس سپاه دانش
- اصلاحات ارضی و حذف ارباب و رعیت
- تاسیس سازمان انرژی اتمی
- بهرهبرداری از فرودگاههای فراوان
آثار به جا مانده
[ویرایش]کاخ نیاوران (امروزه موزه نیاوران) در تهران، هتل رامسر، برج شهیاد (با نام جدید آزادی) در تهران، راهآهن سراسری ایران، دانشگاه تهران، فرودگاه دشت ناز ساری، دانشگاه صنعتی شریف، خیابان لالهزار تهران، شکل مرمت شده تخت جمشید، آرامگاه فردوسی در مشهد، ... برخی از سازههای به جا مانده از دوران پهلوی در ایران هستند. سازمان شیر و خورشید (با نام جدید هلال احمر ایران)، بانک ملی، بانک سپه، خبرگزاری پارس (با نام جدید خبرگزاری جمهوری اسلامی)، سازمان ثبت اسناد و املاک، بنگاه حمایت مادران و نوزادان (زایشگاه) برخی از سازمانها و موسسههای به جا مانده از دوران پهلوی در ایران هستند.