راهنمای جامع فیزیک/نصیرالدین طوسی، کوپرنیک و مسئله حرکت زمین
فیبوناتچی و بوزجانی | نصیرالدین طوسی، کوپرنیک و مساله حرکت زمین | نيکولاس کوپرنيک |
راهنمای جامع فیزیک |
پس از قرون وسطی و با ورود به رنسانس یا دوره باززایی، تحولات شگرفی رخ مینماید. رنسانس که حد واسط و دوران گذار بین قرون وسطی و دوران جدید است، بستر انقلابهای فکری و هنری متعددی بود که از آن میان میتوان به دو اتقلاب علمی مهم اشاره کرد.
حرکتی که امروزه ما به عنوان انقلاب کوپرنیکی میشناسیم، یکی از آن دو است. لکن کوپرنیک واقعاً یک انقلابی نبود. در واقع انقلاب کپرنیکی سالها بعد یعنی حدود نیم قرن پس از مرگ وی بروز کرد و از طرف دیگر سابقهٔ نظریات انقلابی او را میتوان در آراء فیلولائوس یافت. او نخستین کسی است که قائل به حرکت وضعی زمین (چرخش زمین به دور خود) شد. پس از او هراکلیدس پونتسی فرضیه حرکت انتقالی زمین (چرخش زمین به دور یک کانون مشخص) را مطرح کرد. همانطور که در مقالهٔ پییشین نیز اشاره شد، آریستارخوس ساموسی با ترکیب نظریههای این دو، اولین نظریه خورشیدمرکزی را پیشنهاد کرد؛ ولی تناقضات فلسفی حاصل از مرکزیت خورشید برای یونانیان قابل پذیرش نبود و به این دلیل او را کافر دانستند!.
از طرف دیگرمنجمین دورهٔ اسلامی از زمان ابن هیثم به تناقضات فیزیکی و فلسفی موجود در مدل بطلمیوس پی برده و تلاشهای بسیاری برای حل آن از خود نشان دادند. خواجه نصیرالدین طوسی و سایر دانشمندان در رصدخانهٔ مراغه به تهیه و تنظیم مدلهای جدید غیربطلمیوسی برای حل این مشکلات پرداختند. این مدلها با کارهای کسانی مانند ابن شاطر دمشقی در قرون بعدی به اوج خود رسید. اگر چه تمام این مدلها همچنان زمین مرکزی بودند، ولی تناقضات مدل بطلمیوسی را حل میکردند
همانطور که در قسمت قبلی نیز مطرح شد، امروزه پس از کشف نظریات غیر بطلمیوسیِ مکتب مراغه، مشخص شده که بعضی از راهکارهای هندسی کپرنیک برگرفته از کتب منجمین اسلامی است.
از سوی دیگر، کپرنیک تحت تأثیر تفکرات فیثاغورثی رایج در عصر خود بود. بر این اساس طبیعت میبایست همیشه منطبق بر سادهترین نظریه بوده و همیشه طبق روش هندسی و ریاضی قابل شناخت و بررسی باشد. این نکته او را به دنبال یافتن راهکاری داشت که مدلی ساده و هندسی برای عالم ارائه دهد تا با نظریات فلاسفه و دانشمندان قبلی نیز همخوانی داشته باشد. سرانجام کپرنیک نظریه خورشید مرکزی را ارائه کرد. وی پیشنهاد کرد که در بعضی اصول فلسفی ارسطو تغییراتی ایجاد شود تا با نظریه وی هماهنگ گردد. اما تا زمان اختراع تلسکوپ و بکارگیری آن توسط گالیله هیچ مشاهدهای وجود نداشت که موید نظریهٔ او باشد.
از طرف دیگر نه تنها دستگاه کاتولیک، بلکه رهبر پروتستانها هم با نظریات کپرنیک مخالفت کرد و کتاب او از سوی کلیسا تا چند قرن جزء کتب ممنوعه و ضاله قرار داشت! کپرنیک تقریباً چهل سال برای تکمیل پژوهشهای خود وقت صرف کرد. افکار او در کتاب «دربارهٔ حرکت افلاک آسمانی» سر انجام در سال ۱۵۴۳ م چاپ شد و یک نسخه از آن قبل از مرگ و در بستر بیماری به دستش رسید. سرانجام پس از گذشت سالها از مرگ کپرنیک، دانشمندان اندیشههای او را پذیرفتند.
منابع
[ویرایش]۱-کتاب فیزیک از آغاز تا امروز نوشته حسین جوادی چاپ دوم شهریور ۱۳۸۷ انتشارات اندرز
۲-صد دانشمندی که جهان را تغییر دادند ترجمهٔ سید یوسف عرفانی فرد و بهناز دادمان چاپ اول ۱۳۹۲ انتشارات مازیار