آثار فرهنگی اجتماعی و روانی فناوری اطلاعات روی انسان/ تاثير بر آموزش
تکنولوژی در آموزش و پرورش – اثرات فناوری اطلاعات بر آموزش و پرورش
[ویرایش]با پیشرفت مدام در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و ارتباط بین تمام کسب وکارها و صنایع با فناوری اطلاعات پیش بینی میشود که آموزش و پرورش سنتی دچار آسیب شود. در عصر اطلاعات چون دانش در همه جا و در هر زمان قابل دسترس میباشد لذا دانش آموزانی که توانائی و تمایل به جذب اطلاعات را دارند سراغ آنها میروند در این مساله یک مشکل ذاتی وجود دارد و آن مدیریت اطلاعات است که آن خارج از حوزه مقاله است. بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که در آینده همه جنبههای آموزش و پرورش تغییر خواهد کرد. آموزش مجازی آنلاین، دانشگاههای جهانی را شاهد خواهیم بود. جدیدترین مدلهای تدریس و یادگیری در حال ظهور است. هدایت امر آموزش و پرورش توسط رسانه جدید صورت خواهد گرفت و معلم و مربی تنها به تسهیل کننده روشهای یادگیری مبدل میشوند. در این مقاله توضیح میدهیم که چگونه آموزش و پرورش در قرن ۲۱ از فناوری اطلاعات کمک خواهد گرفت و چگونه فناوری بر محیطها و اجزا وابسته به آموزش و پرورش (سخنرانان و دانش آموزان) اثر میگذارد.
معرفی
[ویرایش]محیطهای مجازی دارای پتانسیل لازم برای تغییر روشهای یادگیری میباشند. با توجه به رشد سریع انقلاب تکنولوژی و بهبود شیوههای آموزشی با استفاده از اینترنت به نظر میرسد موسسات عالی دنبال راههای مبتکرانهای برای ارائه دورههای انعطافپذیر از طریق رسانههای جدید میباشند. ممکن است حقیقتاً در دوران ارتباط از طریق اتصالهای جهانی در عصر تکنولوژی آموزش بواسطه انتقال اطلاعات توسط دکمه و یا به صورت لمسی صورت گیرد با این حال بسیاری از افراد از این سرعت بیش از حد تکنولوژی وحشت دارند بدلیل اینکه باید در مورد پیامدهایی که تکنولوژی در جامعه بوجود میآورد فکر کرد اینکه این آموزشهای مجازی از رسمیت مدارک دانشگاهی بکاهد و یا اینکه بر خصوصیتهای عاطفی دانش آموزان اثر داشته باشد در این مقاله به بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر تغییرات کلاسهای درس سنتی پرداخته و تفاوت در ساختار کلاس سنتی و دانشگاه مجازی و تأثیرات بر کیفیت یادگیری دانش آموزان را بررسی خواهیم کرد.
تغییر در ساختار سازمانی دانشگاه
[ویرایش]فناوری اطلاعات آنقدر سریع در حال حرکت رشد و حرکت است که محیطهای دانشگاهی را دچار انقلاب کرده در واقع یادگیری سنتی را دچار انقلاب کرده است و در آن تغییرات اساسی ایجاد کرده است در حالی که دانشمندان معتقدند که آموزش و پرورش بایدتکاملی باشد نه انقلابی و اینکه در امر آموزش الگوهای آشنا و قدیمی کاراتر و اثربخش تر از الگوهای جدید میباشند و اینکه آموزش و پرورش وضع مطلوبی داشته و نیاز به انقلاب ندارد؛ ولی با این حال دانشگاهها ممکن است مجبور به اتخاذ رویکردهای مبتنی بر فناوری باشد در حالی که آموزش و پرورش سنتی میباشد و این ممکن است دانشگاه را از تمرکز بر خروجی مبتنی بر آموزش به خروجی مبتنی بر سود تبدیل کند. امروزه تأثیر زیادی روی استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش وجود دارد ولی آیا میتوانیم نقش معلمان در آموزش و پرورش را نادیده بگیریم در واقع تلاش برای انطباق تغییرات تکنولوژی در محیط دانشگاه و آموزش و پرورش خطرات بزرگی را به همراه دارد زیرا پرسنل و اساتید دانشگاه تمایلی به مجازی سازی و عدم رویت دانشجویان ندارند چون جو حاکم بر دانشگاه یک جو ارباب رعینی میباشد همچنین برخی از محیطهای دانشگاه در قلمرو خصوصی افراد میباشد لذا باید برای تغییر در ساختار سازمانی دانشگاه نگرش را تغییر داد بدین گونه که سازمان عمودی دانشگاه هراه با شرح شغل و تمرکز روی افراد باید دور ریخته شود.
بودجه و کارکنان
[ویرایش]فناوری اطلاعات باعث ایجاد فرصتهای جدید و پایین آمدن بودجه در آموزش و پرورش میشود در حالی که بحران بودجه در آموزش و پرورش سنتی همواره وجود داشته است. برای کارکنان چون دانشگاه دیگر نمیخواهد در یک منطقه جغرافیای محدود شود لذا نیاز به استادان و کارمندان با حقوق و دستمزد ثابت نیاز ندارد لذا آنها یا دور کار گشته یا از کار بر کنار میشوند در واقع استادان بجای استخدام شدن به عنوان سخنران به دانشگاه دعوت میشوند لذا ساختار سازمانی و شرح مشاغل دانشگاه با ورود تکنولوژی نیاز به مهندسی مجدد دارد.
تأثیر بر مدیریت
[ویرایش]مدیریت دانشگاهها و موسسات آموزشی با ورود فن آوری تحت تأثیر قرار گرفته و مدیریت مجبور خواهد بود برای انطباق سبک جدید سبک مدیریت را نیز تغییر دهد. در واقع با ورود فناوری اطلاعات پرسنل وفاداری به سازمان خود را ازدست داده و احساس ناامنی میکنند لذا مدیرت را با چالشهای جدیدی مواجه خواهند کرد.
تغییر در روشهای تدریس
[ویرایش]برخی از دانشمندان معتقدند که نقش کنش و واکنش فوری در امر یادگیری بسیار مهم است که اگر این امکان در آموزش آنلاین وجود نداشته باشد باعث ناکارمدی بحث آموزش میشود ولی اگر روش تدریس باعث تحرک عصبی، روانی و اجتماعی که یک معلم خوب با خود دارد را برای یادگیرنده القا کند میتواند مفید باشد.
تغییر نقش استادان
[ویرایش]نقش استادان از سخنران در آموزش سنتی به تهیه کننده محتوای آموزشی تغییر یافته با توجه به این رویکرد دو احتمال وجود دارد چون استادان دیگر یک منبع عمده از اطلاعات نیستد لذا از ارزش آنها کاسته و دیگر اینکه چون از استادان برای تهیه محتوای آموزشی استفاده میشود پس با یکبار استفاده از آنها دیگر نیازی به استفاده از آنها نیست در حالی که آموزش چهره به چهره را نمیتوان از امر یادگیری فیلتر کرد در حالی که وجود استادان در کلاسهای مجازی میتواند نقش بسیار مهمی را در امر یادگیری داشته باشد این امر تنها در مواردی که آموزش چهره به چهره ایجاد خجالت برای یادگیرنده میکند (مثلا آموزش بیسوادان) میتواند مفید باشد. البته هنوز برخی از دانشمندان معتقدند اساتید حتی در محیطهای مجازی باید تعاملات جداگانهای با دانشجویان داشته باشند.
اثرات بر روی دانش آموزان
[ویرایش]اگر دانش آموزان تعامل اجتماعی در اینگونه سیستمها نداشته باشند یادگیری ناکارآمد میشود زیرا امر تشویق و تنبیه و مفاهیمی که در یادگیری سنتی وجود دارد بسیار میتواند در این امر راهگشا باشد ولی با این حال در این گونه سیستمها میتوان با امکان ارتباط جهانی و تغییر فرهنگ از نسخههای چاپی به دیجیتالی، ارائه تصاویر با موضوع و شخصی سازی آموزشی دانش آموزان را به هیجان آورد.
اثرات اجتماعی
[ویرایش]جامعه باید پذیرش این روش آموزشی را داشته باشد و برای این پذیرش باید اعتقادات افراد را در اجتماع به چالش کشید و افراد را برای پذیرش تغییرات قانع کرد زیرا در غیر اینصورت آموزش و پرورش و جامعه دچار چالش گردیده و امر آموزش دستخوش بحران میگردد مثلاً ورود ابزارها و تکنولوژیها بدون در نظر گرفتن فرهنگ آن جامعه را دچار چالش میکند مضافاً بر اینکه نباید نظمهای جهانی را برهم زد لذا باید در تقویت جریان اطلاعات کوشید.
نتیجهگیری
[ویرایش]بدلیل تغییرات ساختاری در روشهای جدید آموزش باید ساختار و اخلاق را در روشهای جدید به گونهای تغییر دادکه آموزش و پرورش را مجهز به امکانات استاتیک در محیطهای سریع در حال تغییر کرد. با این حال خطری که وجود دارد این است که موسسات مبتنی بر سود خواهند شد بجای اینکه بر روی استانداردهای آموزشی تمرکز داشته باشند فناوری فرهنگ موجود در آموزش و پرورش را تغییر میدهد، دانشجویان برای استادان احترام کمتری قائل میشوند، اقتدار دانش آموزان به دلیل دستیابی به هرنوع اطلاعاتی بر روی اینترنت افزایش مییابد، مهارتهای کلامی دانش آموزان کاهش مییابد، ارتباطات اجتماعی کمتر میشود، و.. ولی در نهایت فناوری سیستمهای وابسته به آموزش وپرورش را در صورتی که از آنها به عنوان یک ابزار استفاده شود بهبود خواهد بخشید؛ لذا باید نیازهای دانش آموزان را شناخت و محیطهای مجازی و سیستمهای آموزش و پرورش را با آن وفق داد و بدین منظور فرصتهای مناسبی را در اختیار دانش آموزان قرار داد و از همان دوران کودکی یادگیری مبتنی بر پشتیبانی را جایگزین یادگیری سنتی کرد.
منابع
[ویرایش]پیوند به اصل مقاله: دریافت منبع