آموزش زبان انگلیسی/صفت ها
این صفحه مناسب ویکیکتاب نیست و احتمالاً در آینده حذف میشود. |
صفت (Adjective) صفات واژههایی هستند که کیفیت و چگونگی اسم را توصیف میکنند.
صفتها اسم را توصیف میکنند و کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و… را بیان میکنند. صفات تنها یک شکل و ساختار دارند، یعنی چه برای اسم مفرد چه اسم جمع از یک حالت صفت استفاده میکنیم. در زبان انگلیسی برخلاف زبان فارسی صفات قبل از اسم میآیند. مثلاً:
beautiful house.
خانه زیبا
برخی از صفتها تنها بعد از افعال ربطی (link verb) میآیند. نمونههایی از این افعال be، appear, become, feel, grow, look, remain, seem, smell, sound, stay, taste, and turn هستند. (برای اطلاعات بیشتر به بخش افعال ربطی مراجعه کنید.) (برای اطلاعات بیشتر درباره این صفتها به بخش ترتیب صفات مراجعه کنید.)
Their house is beautiful.
خانه آنها زیبا است.
That film looks interesting.
آن فیلم به نظر جالب میآمد.
نکته: صفتها تنها یک شکل و ساختار دارند، یعنی چه برای اسم مفرد چه اسم جمع، چه مونث و چه مذکر از یک حالت صفت استفاده میکنیم.
a young man
یک مرد جوان
young men
مردان جوان
young women
زنان جوان
اگر قبل از صفتی که یک واژه است، حرف تعریف the بیاید، آن صفت تبدیل به عبارت اسمی میشود و به معنای افرادی است که دارای آن صفت باشند، مثلاً:
the young, the old, the dead, the English
جوانان، سالخوردگان، مردگان، انگلیسیها
صفات ساخته شده با -ed و -ing
[ویرایش]Adjectives: -ed and -ing
صفات واژگانی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و… را بیان میکنند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مونث به طور یکسان به کار میرود. در این بخش با دو نوع روش ساخت صفات در زبان انگلیسی آشنا میشویم:
صفات ساخته شده با -ing
[ویرایش]بسیاری از صفات در زبان انگلیسی از طریق اضافه کردن ing- به آخر افعال ساخته میشوند. توجه کنید که اگر فعلی منتهی به e باشد هنگام اضافه کردن -ing به آن، e حذف میشود. ابتدا با چند تا از پرکاربردترین صفات که با اضافه کردن -ing ساخته شدهاند آشنا میشویم:
amusing (جالب، سرگرم کننده)
annoying (اعصاب خردکن)
boring (خسته کننده)
disappointing (ناامیدکننده)
exciting (هیجان انگیز)
frightening (ترسناک)
interesting (جالب، جذاب)
shocking (تکان دهنده، هولناک)
surprising (شگفت انگیز)
terrifying (ترسناک)
tiring (خسته کننده)
worrying (نگران کننده)
نکته: به راحتی میتوان با حذف کردن ing- از آخر صفات به معنای آن پی ببریم. یعنی:
If you call something "interesting" you mean it "interests" you (اگر چیزی جالب است، توجه شما را جلب میکند.)
If you call something "frightening" you mean it "frightens" you (اگر چیزی ترسناک است، شما را میترساند.)
چند مثال با صفات ing-
I read a very interesting article in the newspaper today.
من امروز مقالهای بسیار جالب در روزنامه خواندم.
That Dracula film was absolutely terrifying.
آن فیلم "دراکولا" واقعاً ترسناک بود.
توجه کنید
صفاتی که با ing- ساخته شوند برای اشاره به اشیا و چیزها به کار میروند، نه برای فرد. مثال را ببینید:
The movie was frightening. I was frightened.
فیلم ترسناک بود. من ترسیدم.
صفات ساخته شده با ed-
[ویرایش]بسیاری از صفات در زبان انگلیسی از طریق اضافه کردن ed- به آخر افعال ساخته میشوند و اگر خود فعل انتهایش e داشت تنها d به انتهای فعل اضافه میکنیم. ابتدا با چند تا از پرکاربردترین صفات که با اضافه کردن ed- ساخته شدهاند آشنا میشویم:
annoyed (ناراحت، عصبی)
bored (کسل)
closed (بسته)
delighted (خوشحال)
disappointed (ناامید)
excited (هیجان زده)
frightened (ترسیده)
tired (خسته)
worried (نگران)
نکته: به راحتی میتوان با حذف کردن ed- از آخر صفات به معنای آن پی ببریم، یعنی:
"If something "annoys" you, you can say you feel "annoyed (اگر چیزی شما را بیازارد، شما احساس آزردهخاطر شدن میکنید.)
"If something "interests" you, you can say you are "interested (اگر چیزی نظر شما را جلب کند، شما مجذوب آن میشوید.)
مثال با صفت ed-
The children had nothing to do. They were bored.
بچهها هیچ کاری برای انجام دادن نداشتند. آنها کسل شده بودند.
توجه: صفاتی که با ed- ساخته شوند برای افراد به کار میروند، نه برای اشیا و چیزها. مثال را ببینید:
The game was amusing. She was amused.
بازی سرگرم کننده بود. او سرگرم شده بود.
صفات تفضیلی و عالی
[ویرایش]Comparative and Superlative Adjectives
صفات تفضیلی و صفات برتر برای مقایسه بین دو اسم استفاده میشوند. صفت تفضیلی که در زبان فارسی با اضافه شدن پسوند -تر به صفت ساخته میشود برای مقایسه بین دو یا چند چیز یا فرد است. صفت عالی که در زبان فارسی با اضافه کردن پسوند -ترین به صفت ساخته میشود، برتر بودن اسمی را در بین اعضای یک دسته اسمی نشان میدهد.
صفات تفضیلی
[ویرایش]وقتی در جمله میخواهیم دو یا چند چیز را با هم مقایسه کنیم به صفت er- یا more اضافه میکنیم. زمانی که صفت یک هجا داشته باشد به انتهای آن er- و اگر دو یا چند هجا داشته باشد، قبل از آن more میآوریم. به نمونههای زیر توجه کنید:
We need a bigger garden.
ما باغچه بزرگی نیاز داریم.
big یک هجا دارد، بنابراین به انتهای آن پسوند er- اضافه میکنیم.
I’m taller now.
من الان بلندقدتر هستم.
tall یک هجا دارد، بنابراین به انتهای آن پسوند er- اضافه میکنیم.
توجه کنید
توجه کنید صفاتی که انتهای آن به y ختم شود بدون توجه به چند هجایی بودن آن همیشه y به ier تبدیل میشود.
I'm happier now.
من الان خوشحال تر هستم.
وقتی در جمله مشخصاً بخواهیم دو چیز را با هم مقایسه کنیم، بعد از صفت تفضیلی واژه than را میآوریم که در فارسی معنای "از" یا "به نسبت" میدهد.
She is two years older than me.
او دو سال از من بزرگتر است.
Canada is a bigger country than United States.
کانادا نسبت به ایالات متحده کشور بزرگتری است.
وقتی میخواهیم تغییر کردن چیزی را (مثلاً بزرگ و بزرگتر شدن) نشان دهیم بین دو صفت تفضیلی واژه and را میآوریم.
Everything is getting more and more expensive.
همه چیز دارد گران و گرانتر میشود.
The balloon got bigger and bigger.
بادکنک بزرگ و بزرگتر شد.
ما اغلب برای نشان دادن اینکه چیزی به چیز دیگر وابسته است از صفت تفضیلی استفاده میکنیم.
When you drive faster it is more dangerous. > The faster you drive, the more dangerous it is.
وقتی سریعتر رانندگی میکنید، خطرناکتر است. (هرچه سریعتر رانندگی کنید، خطرناکتر است.)
صفات عالی
[ویرایش]وقتی بخواهیم بگوییم یک شخص، مکان یا شی بالاتر، بهتر، قوی تر و … از اعضای یک دسته است از صفت عالی استفاده میکنیم. برای ساختن این صفت به آن پسوند est- یا most اضافه میکنیم. زمانی که صفت یک هجا داشته باشد به انتهای آن est- و اگر دو یا چند هجا داشته باشد قبل از آن most میآوریم. این نکته را هم در نظر داشته باشید که قبل از صفت عالی حتماً باید حرف تعریف the بیاوریم.
It was the saddest day of my life.
آن روز ناراحتکنندهترین روز زندگی من بود.
sad یک هجا دارد، بنابراین به آن پسوند est- اضافه کردیم و در ابتدای آن حرف تعریف the قرار دادیم.
Everest is the highest mountain in the world.
اورست مرتفع ترین کوه جهان است.
high یک هجا دارد، بنابراین به آن پسوند est- اضافه کردیم و در ابتدای آن حرف تعریف the قرار دادیم.
توجه: صفاتی که انتهای آن به y ختم شود بدون توجه به چند هجایی بودن آن همیشه y به iest- تبدیل میشود.
It was the happiest day of my life.
آن روز خوشترین روز زندگی من بود.
صفات تفضیلی و عالی بیقاعده
برخی از صفات در حالت تفضیلی و عالی کاملاً عوض میشوند و از قاعده کلی سایر صفات پیروی نمیکنند. در جدول زیر میتوانید این صفات را ببینید:
صفت عالی | صفت تفضیلی | صفت |
best | better | good |
the worst | worse | bad |
the least | less | little |
the most | more | much |
the most | more | many |
the farthest/furthest | farther/further | far |
صفات اسمی
[ویرایش]Noun Modifiers
گاهی اوقات برای توصیف یک اسم، به جای صفت، از یک اسم دیگر استفاده میکنیم. از بارزترین نمونههای این موضوع نشان دادن مالکیت برای اجسام بیجان است که در فارسی با "-ِ یا ی" نشان داده میشود. به این عبارتها در زبان فارسی ترکیب اضافی یا مضاف و مضاف الیه گفته میشود، مثلاً:
the village; the car door; the kitchen window; the chair leg; my coat pocket; London residents
روستا، در خودرو، پنجره آشپزخانه، پایه صندلی، جیب پالتوی من، ساکنین لندن
توجه: ما برای اجسام بیجان نمیتوانیم از اسامی ملکی (s') استفاده کنیم؛ مثلاً، ما نمیتوانیم بگوییم:
(مثالهای نادرست): The car’s door; the kitchen’s window; the chair’s leg
ما میتوانیم برای نشان دادن جنس یک چیز یا اینکه چیزی از چه مادهای ساخته شده است از صفت اسمی یا ترکیب مضاف و مضاف الیه استفاده کنیم:
a gold watch; a leather purse; a metal box
یک ساعت طلا، یک کیف چرم، یک جعبه فلزی
ما اغلب با اسمهایی که به ing- و er- منتهی میشوند از صفت اسمی یا مضاف استفاده میکنیم:
an office worker; a jewelry maker; a potato peeler
یک کارمند شرکت، یک سازنده جواهر، یک سیب زمینی پوستکن
a shopping list; a swimming lesson
یک فهرست خرید، یک درس شنا
ما از اسامی اندازهگیری، سن، وزن و ارزش به عنوان صفت اسمی (مضاف) استفاده میکنیم:
a thirty kilogram suitcase; a two minute rest; a five thousand euro platinum watch; a fifty kilometer journey
یک چمدان سی کیلویی، یک استراحت دو دقیقهای، یک ساعت پنج هزار یورویی، یک سفر پنجاه کیلومتری
یکی از روشهای ساختن اسمهای مرکب در زبان انگلیسی استفاده از صفات اسمی (مضاف و مضاف الیه) است. به مثالها توجه کنید:
an ice bucket = سطلی برای نگه داری یخ (سطل یخ)
an ice cube = حبه ای از جنس یخ (حبه یخ)
an ice breaker = کشتی که یخ را می شکند (یخ شکن)
the ice age = زمانی که زمین را یخ فرا گرفته بود (عصر یخ)
نکته: گاهی اوقات ممکن است چند اسم (یعنی چند مضاف) یک اسم دیگر را توصیف کنند. مثلاً
London office workers; grammar practice exercises
کارمندان شرکت لندنی، فعالیتهای تمرینی دستور زبان
جایگاه صفت اسمی در جمله
صفات اسمی در جمله بعد از صفت میآیند.
The old newspaper seller
روزنامهفروشان پیر
A tiring fifty kilometer journey
یک سفر پنجاه کیلومتری خسته کننده
ترتیب صفات
[ویرایش]Order of Adjectives
صفات واژگانی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و… را بیان میکنند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مونث به طور یکسان به کار میرود. جایگاه صفت در انگلیسی دقیقا برعکس فارسی است. در انگلیسی صفت قبل از اسم و در فارسی بعد از آن میآید. گاهی پیش میآید که بخواهیم با چند صفت یک اسم را توصیف کنیم، مثلاً:
He was a nice intelligent young man.
او مرد جوان خوب و باهوشی بود.
She had a small round black wooden box.
او جعبه چوبی کوچک گردی داشت.
صفات نظری عام و خاص
برای یاد گرفتن ترتیب صفات در انگلیسی ابتدا باید با مفهوم صفات نظری (Opinion adjectives) آشنا شویم. صفات نظری همانطور که از اسمش پیداست نظر و دیدگاهی را درباره اسمی مطرح میکنند. این صفات نشان میدهند که یک فرد درباره فرد یا چیزی دیگر چه تفکر و تجسمی در ذهن خود دارد.
این صفات به دو بخش عام و خاص یعنی (general opinion adjectives) و (specific opinion adjectives) تقسیمبندی میشوند. در ابتدا با دسته اول یعنی صفات نظری عام (general opinion adjectives) آشنا میشویم. با این صفات تقریباً میتوان هر اسمی را توصیف کرد.
awful (افتضاح)
bad (بد)
beautiful (زیبا)
excellent (عالی)
good (خوب)
important (مهم)
lovely (دوست داشتنی)
nice (خوب، قشنگ)
strange (عجیب)
wonderful (فوقالعاده)
صفات نظری خاص (specific opinion adjectives) برخلاف صفات نظری عام که همه نوع اسم را توصیف میکنند، درباره دستهی خاص از اسامی نظر میدهند. مثلاً برخی از آنها انسانها، برخی حیوانها، برخی غذا و برخی لوازم خانه و… را توصیف میکنند. مثلاً:
توصیف غذا: tasty; delicious
توصیف ساختمان و لوازم خانه: comfortable; uncomfortable
توصیف انسان و حیوان: clever; intelligent; friendly
قوانین ترتیب صفات
حال به ترتیب صفات میپردازیم. برای یاد گرفتن این ترتیب چند قانون را به خاطر بسپارید. قانون اول مربوط به صفات نظری عام و خاص است.
قانون اول: ما معمولاً صفت نظری عام را قبل از صفت نظری خاص میآوریم.
Nice tasty soup
سوپ خوب خوشمزه
A nasty uncomfortable sofa
یک مبل کثیف ناراحت
A lovely intelligent animal
یک حیوان دوست داشتنی باهوش
صفات توصیفی
دستهای دیگر از صفات که باید با آن آشنا شویم صفات توصیفی (descriptive) است. صفات توصیفی آن دسته از صفاتی هستند که ویژگیهای ظاهری یک چیز یا فرد را بیان میکند، مثلاً رنگ چیزی، پیری و جوانی و…
ناهمگونی این دسته صفات با صفات نظری در این است که صفات نظری به سلیقه افراد وابسته است (subjective) ولی در صفات توصیفی همه یک نظر دارند و سلیقه افراد در آن نقشی ندارد (objective). حال به قانون دوم ترتیب صفات که مربوط به صفات توصیفی است توجه کنید:
قانون دوم: معمولاً صفت نظری قبل از صفت توصیفی میآید.
a nice red dress
یک پیراهن زیبای قرمز
a silly old man
یک مرد احمق پیر
those horrible yellow curtains
آن پردههای زشت زرد رنگ
نکته
در زبان انگلیسی معمولاً از دو صفت برای توصیف یک اسم استفاده میکنند. توصیف کردن یک اسم با سه صفت غیرعادی و کم کاربرد است. بیش از سه صفت برای توصیف یک اسم در انگلیسی امری بعید است و بیشتر در متون ادبی و ادبیات کاربرد دارد.
ترتیب صفات در انگلیسی
8 7 6 5 4 3 2 1
Material Nationality Color Age Shape Size Specific opinion General opinion
جنس ملیت رنگ سن (یا دما) شکل اندازه صفت نظری خاص صفت نظری عام
برخی از صفت ها تنها بعد از افعال ربطی (link verb) میآیند. نمونههایی از این افعال be، appear, become, feel, grow, look, remain, seem, smell, sound, stay, taste, and turn هستند. (برای اطلاعات بیشتر به بخش افعال ربطی مراجعه کنید.) در جدول زیر با برخی از این صفات آشنا میشویم:
afraid (ترسیده)
content (راضی)
sorry (شرمنده، متاسف)
alive (زنده)
glad (خوشحال)
sure (مطمئن)
alone (تنها)
ill (بیمار، ناخوش)
unable (ناتوان)
asleep (خوابیده)
ready (ولیده)
well (خوب)
برخی از پرکاربردترین صفاتی که با ed- درست شدهاند معمولاً تنها بعد از افعال ربطی میآیند، مثلاً: annoyed; finished; bored; pleased; thrilled
توجه: ما در انگلیسی میگوییم Our teacher was ill ولی نمیگوییم We had an ill teacher. به چند نمونه دیگر توجه کنید:
When he heard the news he was a very glad uncle. (نادرست)
My uncle was very glad when he heard the news. (درست)
He seemed to be a very annoyed policeman. (نادرست)
The policeman seemed to be very annoyed. (درست)
برخی صفات تنها قبل از اسامی میآیند و هیچوقت به تنهایی به کار نمیروند نه با افعال اصلی نه با افعالی ربطی. برخی از این نوع صفات در فهرست زیر آمدهاند:
north/ south/ east/ west (شمال/ جنوب/ شرف/ غرب)
northern/ southern/ eastern/ western (شمالی/ جنوبی/ شرقی/ غربی)
countless/ occasional/ lone (بیشمار/ هر از چند گاه/ تنها)
eventful/ indoor/ outdoor (پرماجرا/ سرپوشیده/ سر باز)
توجه
ما در انگلیسی میگوییم He lives in the eastern district ولی نمیگوییم The district he lives in is eastern
به یک نمونه دیگر توجه کنید:
The problems with the new machinery were countless. (نادرست)
There were countless problems with the new machinery. (درست)
تشدیدکنندهها
[ویرایش]Intensifiers
در زبان انگلیسی به آن دسته از قیدهایی که به تنهایی به کار نمیروند و برای تشدید کردن صفات به کار میروند تشدیدکننده (intensifiers) میگویند، مثل really و very و extremely. این قیدها در فارسی معنای "خیلی"، "بسیار" و "به شدت" میدهند.
It’s a very interesting story.
داستان بسیار جالبی است.
Everyone was extremely excited.
همه به شدت هیجانزده بودند.
در جدول زیر با برخی از تشدیدکنندههای پرکاربرد در زبان انگلیسی بیشتر آشنا میشویم:
very really extremely
amazingly exceptionally incredibly
remarkably particularly unusually
نکته: قید enough نیز برای توضیح درباره صفت دیگری به کار میرود و به معنای "به اندازه کافی" و "آنقدر" است. تنها ناهمگونی این قید با سایر تشدیدکنندهها در این است که enough بعد از صفت میآید.
If you are eighteen you are old enough to drive a car.
اگر هجده سال دارید، آنقدر بزرگ شدید که رانندگی کنید.
تشدیدکنندههای صفات قوی
صفات قوی (strong adjectives) به آن دسته از صفات گفته میشود که در معنای خود مفهوم "بسیار" دارند و خود صفاتی تشدید شده هستند، مثلاً:
enormous, huge = بسیار بزرگ
tiny = بسیار کوچک
brilliant = بسیار باهوش
awful; terrible; disgusting; dreadful = بسیار بد
certain = بسیار مطمئن
excellent; perfect; ideal; wonderful; splendid = بسیار خوب
delicious = بسیار خوش طعم
ما برای تشدید کردن این صفات نمیتوانیم از قید very استفاده کنیم. این نوع صفات، تشدیدکنندههای خاص خود را دارند که در جدول زیر آمدهاند:
absolutely completely totally utterly
really exceptionally particularly quite
The film was absolutely awful.
فیلم واقعاً افتضاح بود.
He was an exceptionally brilliant child.
او به طرز استثنایی کودک باهوشی بود.
The food smelled really disgusting.
غذا واقعاً بوی مشمئزکنندهای میداد.
نکته: گاهی اوقات از حالت صفتی قیدهای تشدیدکننده استفاده میکنیم، یعنی ly- را از انتهای قید حذف میکنیم. در این صورت این صفات تشدیدکننده قبل از صفت میآید، مثلاً:
absolute
total
complete
utter
perfect
real
He’s a complete idiot.
او یک احمق به تمام معنا [تمام عیار] است.
توجه: ما در انگلیسی نمیگوییم: The idiot was complete. این جمله اشتباه است.
تضعیفکنندهها
[ویرایش]Mitigators
در زبان انگلیسی به آن دسته از قیدها که به تنهایی به کار نمیروند و برای تضعیف صفات استفاده میشوند صفات تضعیفکننده (intensifiers) میگویند، مثل quite و rather و fairly و pretty. این صفات در فارسی معنای "نسبتاً"، "کمی" میدهند.به مثالها توجه کنید:
By the end of the day we were rather tired.
در پایان روز ما نسبتاً خسته شده بودیم.
The film wasn’t great but it was quite exciting.
فیلم عالی نبود ولی نسبتاً هیجانانگیز بود.
توجه: دقت کنید که قید quite هم جزو تشدیدکنندهها و هم جزو تضعیفکنندهها هست. توجه داشته باشید که وقتی این قید با صفات قوی (strong adjectives) همراه باشد مفهوم تشدیدکنندگی دارد و در غیر این صورت مفهوم تضعیفکنندگی). برای آشنایی با صفات قوی به بخش تشدیدکنندهها (intensifiers) مراجعه کنید.
The food was quite awful.
غذا واقعاً افتضاح بود. (تشدیدکننده)
The film wasn’t great but it was quite exciting.
فیلم عالی نبود ولی نسبتاً هیجانانگیز بود. (تضعیفکننده)
تضعیفکنندههای صفات تفضیلی
از واژهها و عبارتهای تضعیفکننده زیر برای تضعیف کردن صفات تفضیلی استفاده میکنیم.
a bit a little rather
just a bit a little bit slightly
just a little bit
She’s a bit younger than I am.
او کمی از من جوانتر است.
This one is rather bigger (than the other one).
این نسبتاً از آن یکی بزرگتر است.
نکته: دو تضعیفکننده slightly و rather قبل از اسم و صفت تفضیلی میآیند، یعنی حتماً باید بعد از صفت تفضیلی، اسم آمده باشد.
This is a slightly more expensive "model" than that one.
این مدل کمی از دیگری گرانتر است.
This is a rather bigger "one" than the other.
این نسبتاً از آن یکی بزرگتر است.
ولی با سایر تضعیفکنندهها لزومی ندارد که بعد از صفت تفضیلی اسم آمده باشد.
She’s a bit younger than I am.
او کمی از من جوانتر است.