آموزش زبان انگلیسی/ضمیر ها
این صفحه مناسب ویکیکتاب نیست و احتمالاً در آینده حذف میشود. |
ضمیر (Pronoun): واژه ای جایگزین اسم، برای جلوگیری از تکرار آن. مثال:
بابک برای خرید کتاب بیرون رفت. بابک از خیابان رد شد. بابک وارد کتابفروشی شد.
با جایگزینی ضمایر در جمله داریم:
بابک برای خرید کتاب بیرون رفت. او از خیابان رد شد. او وارد کتابفروشی شد.
ضمایر شخصی
[ویرایش]ضمایر شخصی (Personal Pronouns): واژهای است که در جمله جایگزین اسم خاص میشود: یا برای اینکه دوباره آن اسم تکرار نشود یا برای اینکه جمله کوتاهتر شود.
انواع ضمایر شخصی
1. ضمایر شخصی فاعلی: ضمیری است که جایگزین فاعل جمله میشود.
2. ضمایر شخصی مفعولی: ضمیری است که جایگزین مفعول جمله میشود.
ضمیر شخصی فاعلی (subject pronouns) ضمیری است که جایگزین فاعل جمله میشود. این ضمایر در فارسی دارای معادل هستند (من، تو، او، ما، شما، آنها) به مثالهای زیر توجه کنید:
"I" like your dress.
• "من" لباس شما را دوست دارم.
"He" is my friend.
• "او" دوست من است.
شما میتوانید ضمایر فاعلی را در جدول زیر مشاهده کنید:
ضمایر فاعلی
مفرد
ما we من i
شما you تو you
آنها they او he/it/she
ضمیر it برای پرسش کلی برای شناسایی افراد، بیان هوا-وقت-فاصله نیز بکار می رود. مثال:
کیه؟ Who is it?
منم.
الکسِ It’s me.
It’s Alex.
امروز خیلی گرمه. It’s very hot today.
داره برف میاد. It’s snowing.
چقدر تا کلفرنیَ راه است؟ How far is it CA?
دو نکته درباره ضمایر شخصی
در زبان انگلیسی ناهمگونیی بر خلاف زبان فارسی بین ضمیر "تو" و "شما" وجود ندارد و برای هر دو از ضمیر "you" استفاده میکنند.
2. ضمیر سوم شخص مفرد در انگلیسی سه حالت مختلف دارد. He ضمیر شخصی مفرد مذکر، she ضمیر سوم شخص مفرد مونث و it ضمیر سوم شخص مفرد غیر انسان است. مونث و مذکر بودن اسامی در انگلیسی به جنسیت طبیعیشان بستگی دارد.
ضمیر it برای اشاره به حیوانات استفاده میشود. البته گاهی هم از ضمایر he و she برای حیوانات نیز استفاده میکنیم. اگر از جنسیت اسم مطمئن نیستیم از ضمیر سوم شخص جمع (they) استفاده میکنیم.
You could go to a doctor. They might help you.
تو میتوانی به دکتر بروی. او به تو کمک میکند.
چون جنسیت واژه "دکتر" مشخص نیست از they استفاده شد.
ضمایر شخصی مفعولی
ضمایر شخصی مفعولی جایگزین مفعول جمله میشوند. در زبان فارسی این ضمایر معادلی ندارد و ما ضمیر مفعولی را با ترکیب حروف اضافه (معمولاً "را" و "به") با ضمیر میسازیم (به من، برای او…). این ضمیر دو کاربرد دارد:
1. از ضمایر شخصی مفعولی به جای مفعول جمله استفاده میکنیم.
Can you help "me" please?
میتوانی "به من" کمک کنی؟
I saw "her" in town today.
من امروز "او را" در شهر دیدم.
2. از ضمایر شخصی مفعولی در عبارتهای حرف اضافهای که نقش متمم دارند بعد از حروف اضافه استفاده میکنیم:
I’ll speak "to them".
من "با آنها" صحبت خواهم کرد.
Give it "to him".
آن را "به او" بده.
شما میتوانید ضمایر مفعولی را در جدول زیر مشاهده کنید:
ضمایر مفعولی
مفرد
به ما/ما رو us به من/من رو me
به شما/شما رو you تو من/تو رو you
به آنها/ آنها رو them به اون/اون رو him/it/her
صفات ملکی
[ویرایش]صفاتی که فقط با اسم میایند و مالکیت را می رسانند. (در زبان انگلیسی صفت قبل از اسم میاید.)
معنی جمع معنی مفرد
به ما، ما را our به من، منو my
به شما، شما را your به تو، تو رو your
به آنها، آنها را Their به اون، اونو (مذکر)
به اون، اونو (حیوان/شئ)
به اون، اونو (مونث) his
Its
her
انواع ضمیر:
ضمایر ملکی
مفرد
مال ما ours مال من mine
مال اون ها yours مال تو yours
مالشون theirs مالتون hers/his/its
افعال کمکی: افعالی که بین فعل و فاعل قرار میگیرند و بعد از to نمی آیند. (به جز: Ought to و used to)
may: ممکن بودن should: باید (بهتره) must: باید can: توانستن
ضمایر اشاره
[ویرایش]ضمایر اشاره (Demonstrative Pronouns): همانطور که از اسمشان پیداست برای اشاره کردن به چیزی یا گاهی اوقات به شخصی استفاده میشود. این ضمایر در زبان انگلیسی شامل this (اشاره به چیز مفرد نزدیک)، that (اشاره به چیز مفرد دور)، these (اشاره به چیزهای نزدیک) و those (اشاره به چیزهای دور) هستند. جملاتی که با این ضمایر ساخته میشوند، همیشه سوم شخص هستند.
ضمایر اشاره نزدیک
this و these به معنای "این" و "اینها" ضمایر اشاره نزدیک هستند که برای اشاره به اشیا یا افراد نزدیک استفاده میشوند. در انگلیسی کاربردهای مختلفی دارند که در ادامه با چند تا از این کاربردها آشنا میشویم:
1. برای صحبت کردن راجع به افراد یا اشیای نزدیک. به مثالهای زیر توجه کنید:
This is a nice cup of tea.
این یک فنجان چای خوشطعم است.
Whose shoes are these?
اینها کفشهای کیست؟
2. برای معرفی کردن اشخاص به دیگران برای اولین بار. به مثالهای زیر توجه کنید:
This is Janet.
این "جنت" است.
These are my friends, John and Michael.
اینها دوستهای من هستند، "جان" و "مایکل".
توجه: برای معرفی اشخاص باید برای هر کدام از اشخاص از ضمیر اشاره استفاده کنیم، یعنی نمیتوانیم با یک ضمیر اشاره دو نفر را معرفی کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
These are John and Michael. (نادرست)
این مثال به این دلیل نادرست است که برای اشاره به افراد از ضمیر اشاره these استفاده کرده است
This is John and this is Michael. (درست)
3. برای معرفی خود پشت تلفن. به مثال زیر توجه کنید:
Hello, this is David, Can I speak to Sally?
الو، "دیوید" هستم، میتوانم با "سالی" صحبت کنم؟
ضمایر اشاره دور
that و those به معنای "آن" و "آنها" ضمایر اشاره دور هستند که برای اشاره به اشیا و افراد دور استفاده میشود. در انگلیسی کاربردهای مختلفی دارند که در ادامه با چند تا از این کاربردها آشنا میشویم:
1. برای اشاره به اشیا و افراد دور. به مثالهای زیر توجه کنید:
This is our house, and that’s Rebecca’s house over there.
این خانه ماست، و آن طرف خانه "ربکا" است.
Those are very expensive shoes.
آنها کفشهای بسیار گران قیمتی هستند.
2. استفاده از that برای اشاره به حرف یا کاری در گذشته یا حال. در زبان فارسی معمولاً در این کاربرد that را ترجمه نمیکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
A: Shall we go to the cinema?
چطور است به سینما برویم؟
B: Yes, that’s a good idea.
آره، فکر خوبی است.
A: I’ve got a new job.
من شغل جدیدی پیدا کردهام.
B: That’s great.
عالی است.
A: I’m very tired.
من خیلی خستهام.
B: Why is that?
دلیلش چیست؟
جدول ضمایر اشاره
در جدول زیر میتوانید ضمایر اشاره در زبان انگلیسی را با معادلهایشان در فارسی مشاهده کنید:
مفرد جمع
نزدیک this these
دور that those
توجه: در زبان انگلیسی ضمیر اشاره هم از لحاظ دوری و نزدیکی و هم از نظر مفرد و جمع بودن تابع اسم خود است ولی در زبان فارسی تنها از لحاظ دوری و نزدیکی تابع هم هستند. یعنی در زبان فارسی اگر اسم جمع هم باشد ضمیر اشاره مفرد استفاده میشود. به مثال زیر توجه کنید:
These shoes are black.
این کفشها مشکی هستند.
همانطور که دیدید با این که ضمیر اشاره در انگلیسی جمع نزدیک بود ولی در فارسی مفرد نزدیک ترجمه شد.
ضمایر نامعین
[ویرایش]ضمایر نامعین (Indefinite Pronouns): ضمایر نامعین در زبان انگلیسی برای صحبت کردن درباره چیز یا فردی نامشخص یا در مورد موضوعی عمومی بدون توجه به فرد یا چیزی خاص به کار میرود.
در زبان انگلیسی زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که بخواهیم درباره چیز یا فردی نامشخص و مبهم صحبت کنیم یا اینکه در مورد موضوعی عمومی بدون توجه به فرد یا چیزی خاص صحبت کنیم. در جدول زیر ابتدا با این ضمایر آشنا میشویم:
somebody someone something
anybody anyone anything
nobody no one nothing
everybody everyone everything
نکته
از ضمایری که آخرشان body- یا one- دارد برای اشاره به افراد و ضمایری که آخرشان thing- دارد برای اشاره به اشیا استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Everybody enjoyed the concert.
همه از کنسرت لذت بردند.
I opened the door but there was no one at home.
من در را باز کردم ولی هیچ کس خانه نبود.
Everything is beautiful in this village.
همه چیز در این روستا زیبا است.
ما بعد از ضمایر نامعین از فعل مفرد استفاده میکنیم. در فارسی این ضمایر گاهی با فعل مفرد و گاهی با فعل جمع ترجمه میشوند. به مثالهای زیر توجه کنید:
Everybody loves Sally.
همه عاشق "سالی" هستند.
Everything was ready for the party.
همه چیز برای مهمانی ولیده بود.
وقتی ضمیری به یک ضمیر نامعین برگردد، معمولاً از ضمیر جمع استفاده میشود. به مثال زیر توجه کنید:
Everybody enjoyed the concert. "They" stood up and clapped.
همه از کنسرت لذت بردند. آنها ایستادند و کف زدند.
این ضمایر را میتوان با اضافه کردن s' به ضمایر ملکی نامعین تبدیل کرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
They were staying in somebody’s house.
آنها در خانه کسی اقامت داشتند.
Is this anybody’s coat?
آیا این پالتوی کسی است؟
ما از ضمایر نامعینی که با -no شروع می شوند به عنوان فاعل جملات منفی استفاده میکنیم. دقت کنید که ضمایر نامعینی که با -any شروع میشوند در جملات منفی کاربرد ندارند. ولی در زبان فارسی، برعکس انگلیسی، ضمایر نامعین با جملات منفی میآیند: مثلاً، "هیچکس نیامد".
Anybody didn’t come. (نادرست)
این مثال به این دلیل اشتباه است که در جمله منفی از ضمیر anybody استفاده شده است.
Nobody came. (درست)
هیچکس نیامد.
فعل جملاتی که در آن ضمایر نامعینی که با -no شروع میشوند باید مثبت باشد. به عبارت دیگر، چنین جملهای به وسیله ضمیر نامعین منفی شده است و دیگر نیازی به عنصر منفیکننده دیگری در جمله وجود ندارد. به مثالهای زیر توجه کنید:
Nobody came.
هیچکس نیامد.
Nothing happened.
هیچ اتفاقی نیفتاد.
نکته
وقتی بخواهیم علاوه بر افراد یا اشیای ذکر شده به چیزها یا افراد دیگری هم اشاره کنیم به انتهای ضمایر نامعین واژه else را اضافه میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
If Michael can’t come we’ll ask somebody else.
اگر "مایکل" نمیتواند بیاید از کس دیگری خواهش خواهیم کرد.
So that's eggs, peas and chips. Do you want anything else?
خب این هم از تخم مرغ، نخود فرنگی و چیپس. چیز دیگری هم لازم داری؟
ضمایر پرسشی
[ویرایش]ضمایر شخصی (Interrogative Pronoun) ضمیرهای پرسشی برای سوال کردن به کار برده میشوند. در زبان انگلیسی، ضمایر پرسشی what, which, who, whom و whose هستند
در زبان انگلیسی وقتی ضمایر موصولی what, which, who, whom و whose در ابتدای جملات پرسشی یا جملات پرسشی غیرمستقیم بیایند، ضمیر پرسشی (interrogative pronouns) خوانده میشوند. ضمیرهای پرسشی همانطور که از اسمشان مشخص است برای سوال کردن به کار برده میشوند.
توجه
توجه کنید که سایر واژگان پرسشی مثل when, where, how ضمیر محسوب نمیشوند و قید هستند.
ضمیر پرسشی who
از ضمیر پرسشی who به معنای (چه کسی، کی) برای سوال پرسیدن درباره افراد استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Who lives here?
کی اینجا زندگی میکند؟
Who did you see?
چه کسی را دیدی؟
ضمیر پرسشی whose
از ضمیر پرسشی whose (برای کی، مال چه کسی) برای سوال کردن درباره مالکیت چیزی که برای ما مشخص نیست استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Whose coat is this? [یا] Whose is this coat?
این پالتو مال کیست؟
ضمیر پرسشی what
از ضمیر پرسشی what (چی، چه چیز) برای سوال کردن درباره چیزی استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
What is that?
آن چیست؟
What do you want?
چه میخواهی؟
ضمیر پرسشی which
از ضمیر پرسشی which (کدام یک) برای سوال کردن از یک نفر درباره اینکه کدام چیز را انتخاب میکند، استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I’ve got two books. Which do you want?
من دو تا کتاب دارم. کدام یک را میخواهی؟
نکته: ضمیر واژهای است که جایگزین اسم میشود، ولی میتوانیم از ضمایر What و which همراه با اسم هم استفاده کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
What newspaper do you read?
چه روزنامهای میخوانی؟
Which book do you want?
کدام کتاب را میخواهی؟
سوالات پرسشی با حرف اضافه
جملات پرسشی که در انتهای آن حرف اضافه بیاید، در انگلیسی (به خصوص انگلیسی آمریکایی) بسیار پرکاربرد است. گاهی اوقات بعد از what, which و who از حروف اضافه در انتهای جملات پرسشی استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Who does this book belong to?
این کتاب متعلق به چه کسی است؟
Which university did you go to?
به کدام دانشگاه رفتی؟
What are you looking for?
دنبال چه چیزی میگردی؟
ضمایر انعکاسی
[ویرایش]ضمایر انعکاسی (Reflective Pronouns) وقتی در زبان انگلیسی فاعل و مفعول جمله یک شخص باشد، از ضمیر انعکاسی به عنوان مفعول استفاده میکنیم.
ضمیر انعکاسی (reflective pronoun) در زبان انگلیسی ضمیری است که معمولاً هنگام یکسان بودن فاعل و مفعول جمله، به عنوان مفعول جمله به کار میرود. این ضمایر در زبان فارسی به صورت شکل صرف شده از واژه “خود” نوشته میشوند. در جدول زیر با این ضمایر آشنا میشویم:
ضمیر انعکاسی انگلیسی فارسی
اول شخص مفرد myself خودم
دوم شخص مفرد yourself خودت
سوم شخص مفرد himself/herself/itself خودش
اول شخص جمع ourselves خودمان
دوم شخص جمع yourselves خودتان
سوم شخص جمع themselves خودشان
کاربردهای ضمایر انعکاسی
1. وقتی فاعل و مفعول یک فعل یکسان باشد، ضمیر انعکاسی میتواند به عنوان "مفعول اول یا مستقیم" به کار رود. به مثالهای زیر توجه کنید:
I am teaching myself to play the piano.
من دارم به خودم پیانو یاد میدهم.
Be careful with that knife. You might cut yourself.
مراقب آن چاقو باش. ممکن است خودت را ببری.
ما میتوانیم با بسیاری از افعال گذرا از ضمیر انعکاسی استفاده کنیم؛ در جدول زیر با چند تا از پرکاربردترین این نوع افعال آشنا میشویم.
amuse blame cut dry enjoy help
hurt introduce kill prepare satisfy teach
نکته
برخی افعال وقتی با ضمیر انعکاسی همراه میشوند معنایشان اندکی دچار تغییر میشود، مثلاً افعال find, see, help, behave, apply, content و… توجه کنید که در فارسی این افعال را همیشه نمیتوان به صورت انعکاسی ترجمه و کاملاً باید از فعلی دیگر برای ترجمه استفاده کرد. مثلاً فعل help معنی "کمک کردن" میدهد، ولی help oneself به معنی به خود کمک کردن نیست، بلکه معنای "پذیرایی کردن" و "میل کردن" میدهد. به مثالهای زیر توجه کنید:
Would you like to help yourself to another drink? = Would you like to take another drink.
یک نوشیدنی دیگر میل دارید؟
I wish the children would behave themselves. = I wish the children would behave well.
ای کاش بچهها خوب رفتار کنند. [رفتار خوبی داشته باشند.]
فعل behave oneself لزوما در فارسی به صورت انعکاسی ترجمه نمیشود و از فعل "مودب بودن" یا "خوشرفتار بودن" میتوان استفاده کرد.
I saw myself as a famous actor. = I imagined that I was a famous actor.
من خود را هنرپیشه مشهوری تصور میکردم.
توجه: ما در حالت عادی، با افعالی که بیانگر کاری هستند که خود فرد انجام میدهد، مثلاً شستن، لباس پوشیدن و اصطلاح کردن و… (... wash, dress, shave) از ضمایر انعکاسی استفاده نمیکنیم. در صورتی از ضمایر انعکاسی استفاده میکنیم که بخواهیم تاکید روی انجام شدن کار داشته باشیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
He washed in cold water. (He washed himself in cold water:اشتباه)
او با آب سرد حمام کرد.
He always shaved before going out in the morning. (He always shaved himself before going out in the morning.:اشتباه)
او همیشه صبحها قبل از بیرون رفتن از خانه اصلاح میکند.
He dressed himself in spite of his injuries. (برای تاکید)
او علیرغم جراحاتش خودش لباس پوشید.
2. وقتی فاعل و مفعول یک فعل یکسان باشد، ضمیر انعکاسی میتواند به عنوان "مفعول دوم یا غیر مستقیم" به کار رود. به مثالهای زیر توجه کنید:
We’ve brought ourselves something to eat.
ما برای خودمان چیزی برای خوردن خریدیم.
Would you like to pour yourself a drink?
دوست دارید یک نوشیدنی دیگر برای خودتان بریزید؟
3. وقتی فعل جمله با حرف اضافهای آمده باشد، از ضمیر انعکاسی میتوان بعد از حرف اضافه و به عنوان متمم استفاده کرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
They had to cook for themselves.
آنها مجبور شدند برای خودشان غذایی بپزنند.
He was feeling very sorry for himself.
او خیلی برای خودش متاسف بود.
توجه: بعد از حروف اضافه مکان از ضمیر شخصی استفاده نمیکنیم نه از ضمیر انعکاسی. بعد از حرف اضافههایی مثل with (به معنای همراه با) نیز ضمیر شخصی استفاده میشود نه ضمیر انعکاسی. به مثالهای زیر توجه کنید:
He had a suitcase beside "him".
او در کنار خود یک چمدان داشت.
She had a few dollars with "her".
او همراه خود چند دلار داشت.
4. وقتی میخواهیم نشان دهیم که کسی کاری را به تنهایی یا بدون کمک کسی انجام داده بعد از حرف اضافه by ضمیر انعکاسی میآوریم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I prepared the whole meal by myself.
من تمام غذا را خودم تنهایی درست کردم.
He lived by himself in an enormous house.
او در آن خانه بسیار بزرگ تنهایی زندگی میکرد.
5. برای تاکید کردن بر فرد یا چیز خاصی از ضمیر انعکاسی استفاده میکنیم، مخصوصا وقتی راجع به فردی مشهور صحبت میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Mary herself has made this cake.
"ماری" خودش این کیک را درست کرده است.
Elvis Presley himself sang the final song.
خود "الویس پریسلی" آهنگ آخر را خواند.
نکته: معمولاً وقتی میخواهیم به انجام شدن کار توسط خود فاعل تاکید کنیم در انتهای آن عبارت از ضمیر انعکاسی استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I baked the bread myself.
من خودم نان را پختم.
She mended the car herself.
او خودش ماشین را تعمیر کرد.
ضمایر متقابل
[ویرایش]ضمایر متقابل (Reciprocal Pronoun) ضمایر متقابل یا دوسویه در زبان انگلیسی each other و one another هستند. این ضمایر مفهوم عمل متقابل را میرسانند.
ضمایر each other و one another (همدیگر و یکدیگر) ضمایر متقابل یا دوسویه نامیده میشوند. از این ضمایر در زبان انگلیسی زمانی استفاده میشود که فاعل جمله جمع باشد و فعل جمله مفهوم انجام عمل متقابل را بدهد.
در اصل each other برای اشاره به دو نفر و one another برای بیشتر از دو نفر به کار میرود، ولی این تمایز در انگلیسی مدرن کم کم دارد از بین میرود. به مثالهای زیر توجه کنید:
Peter and Mary helped one another. = Peter helped Mary and Mary helped Peter.
"پیتر" و "ماری" به یکدیگر کمک کردند.
They didn’t look at each other. = He didn't look at her and she didn't look at him.
آنها به همدیگر نگاه نمیکردند.
ما میتوانیم به این ضمایر شکل ملکی هم بدهیم (each other's و one another's) و از آن به عنوان ضمیر ملکی هم استفاده کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
We often stayed in one another’s houses.
ما اغلب در خانههای یکدیگر میماندیم.
توجه: ما هیچوقت از ضمایر متقابل به عنوان فاعل جمله استفاده نمیکنیم.
ضمایر one و ones
[ویرایش]ضمایر one و ones در زبان انگلیسی جانشین اسم هستند و به منظور جلوگیری از تکرار بیمورد یک اسم استفاده میشود.
از ضمایر one و ones در زبان انگلیسی به منظور جلوگیری از تکرار بیمورد یک اسم استفاده میشود. این ضمایر جایگزین اسامی میشوند. one جایگزین اسامی مفرد و ones جایگزین اسامی جمع میشود.
کاربرد one و ones
اگر بخواهیم از بین یک مجموعه یک فرد یا چیز را انتخاب کنیم از one/ones استفاده میکنیم. اگر بخواهیم به یک فرد یا چیز اشاره کنیم از one و اگر بخواهیم به چند فرد یا چیز اشاره کنیم از ones استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
See those two girls? Helen is the tall one and Jane is the short one.
آن دو دختر را میبینی؟ "هلن" آن قد بلنده و "جین" آن قد کوتاهه است.
در این مثال از بین دستهی از دخترها ما با استفاده از one به دو دختر خاص (بلند قد و کوتاه قد) اشاره کردیم.
Let’s look at the photographs. The ones you took in Paris.
بیا عکسها را ببینیم. آنهایی که در پاریس گرفتی.
در مثال دوم هم از بین مجموعه عکسها با ones به عکسهای خاصی اشاره شد.
در جملات سوالی اغلب پس از ضمیر پرسشی which، از ضمایر one و ones استفاده میکنیم. در این کاربرد این ضمایر معنای "یک" میدهد. گاهی اوقات در زبان فارسی این ضمیر را ترجمه نمیکنیم و فقط از واژه "کدام" استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
You can borrow a book. Which one do you want?
میتوانید یک کتاب قرض بگیرید. کدام (یک) را میخواهید؟
There are lots of books here. Which ones are yours?
اینجا کتابهای بسیاری وجود دارد. کدامها [کدام یک از آنها] مال شماست؟
ضمایر نامعین you و they
[ویرایش]در زبان انگلیسی وقتی بخواهیم به صورت کلی حرف بزنیم و شخص خاصی مدنظرمان نباشد از ضمایر you و they استفاده میکنیم. در زبان انگلیسی از ضمایر you و they زمانی استفاده میکنیم که میخواهیم به صورت کلی حرف بزنیم و شخص خاصی مدنظر نداریم. در زبان فارسی این جملهها را با "آدم" میسازند، مثلاً (آدم میتواند برخط خرید کند، آدم نباید اینجا پارک کند). در زبان انگلیسی برای این جملات فاعل جداگانهای وجود ندارد و ما از ضمیر you و they برای صحبت کردن درباره مردم به طور کلی استفاده میکنیم، چه شامل گوینده باشد و چه شنونده. به مثال زیر توجه کنید:
You can buy this book anywhere.
میتوانید این کتاب را از هر کجا بخرید.
جملهای که مخاطب خاصی ندارد، مثل نمونه بالا را میتوان به سه روش ترجمه کرد:
1. با فاعل "آدم"، مثلاً: آدم میتواند این کتاب را از هرکجا بخرد.
2. با حذف فاعل، مثلاً: میتوان این کتاب را از هرکجا خرید.
3. با شناسه فاعلی، مثلاً: میتوانید این کتاب را از هرکجا بخرید.
به یک نمونه دیگر از این جملهها توجه کنید:
You can’t park here.
نمیتوانید اینجا پارک کنید.
ما از they و them نیز برای صحبت کردن درباره مردم به طور کلی استفاده میکنیم.
They serve good food here.
اینجا غذاهای خوبی سرو میکنند.
نکته: وقتی میخواهیم درباره دولت و مقولیت مسئول صحبت کنیم و نمیخواهیم از شخص خاصی نام ببریم، از ضمیر they استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
They are going to increase taxes.
آنها [دولت] قرار است مالیاتها را افزایش دهند.
They don’t let you smoke in here.
آنها [مسئولین] اجازه نمیدهند اینجا سیگار بکشید.
ضمایر مصنوعی
[ویرایش]ضمایر پرکاربرد it و there در زبان انگلیسی ضمایر مصنوعی نام دارند. آنها زمانی به کار میروند که ما در جمله فاعل مشخص نداریم. it و there در زبان انگلیسی دو ضمیر نسبتاً پرکاربرد هستند که در این درس می خواهیم با کاربردها و ساختار دستور زبانی این دو آشنا شویم. این دو ضمیر در انگلیسی ضمایر مصنوعی (dummy subject) نامیده میشوند. برای اینکه راحتتر این دو ضمیر را یاد بگیریم بهتر است ابتدا با مفهوم ضمیر مصنوعی آشنا شویم:
ضمیر مصنوعی
ضمیر مصنوعی (dummy pronoun) زمانی به کار میرود که ما در جمله فاعل مشخص نداریم، ولی از آنجا که فعل باید فاعلی داشته باشد و جمله بدون فاعل ناقص است، از ضمایر مصنوعی مانند there و it استفاده میکنیم. این ضمایر در زبان فارسی وجود ندارند و در نتیجه معادلی هم ندارند. در ادامه با دو ضمیر مصنوعی it و there بیشتر آشنا میشویم.
ضمیر مصنوعی there
وقتی ضمیر there با فعل be و یک عبارت اسمی بیاید، از آن به عنوان ضمیر مصنوعی استفاده میکنیم. این ترکیب (there is/was/were/are) کاربردهای مختلفی دارد که در ادامه با پنج تا از این کاربردها آشنا میشویم.
1. برای معرفی موضوعی جدید یا اعلام کردن خبر جدید. به مثالهای زیر توجه کنید:
"There is" a meeting this evening. It will start at seven.
امروز غروب جلسهای برگزار میشود. جلسه ساعت هفت شروع میشود.
"There has been" an accident. I hope no one is hurt.
تصادف شده است. امیدوارم کسی صدمه ندیده باشد.
2. برای بیان تعداد یا مقدار چیزی. در این کاربرد بعد از there was/were/is/are صفات یا قید شمارشی (مثل some, a lot of, many) میآید. به مثالهای زیر توجه کنید:
"There was" a lot of rain last night.
دیشب باران زیادی بارید.
"There were" five hundred seats in the conference hall.
پانصد صندلی در سالن همایش بود.
3. برای نشان دادن مکان و جای چیزی یا شخصی. به مثالهای زیر توجه کنید:
"There used to be" a playground at the end of the street.
قبلا در انتهای خیابان یک زمین بازی بود.
"There are" people at home.
افرادی در خانه حضور دارند.
4. با ضمایر نامعین مقدار (مثل some, a lot of, many) و مصدر با to. به مثالهای زیر توجه کنید:
"There is" a lot of work to do.
کار زیاد برای انجام دادن هست.
"There was" nothing to watch on television.
تلویزیون هیچ برنامه برای تماشا کردن نشان نمیداد.
نشان دادن فاعل در جملات با مصدر to
دقت کنید که برای نشان دادن فاعل در جملاتی که با ساختار there با ضمیر نامعین و مصدر با to ساخته میشوند، از حرف اضافه for استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
There is nothing for the children to do in the village.
در روستا هیچ کاری برای بچهها نیست که انجام دهند.
There is a lot of work for you to do.
کارهای زیادی برای تو هست که انجامشان دهی.
5. با ضمایر نامعین مقدار (مثل some, a lot of, many) و مصدر با ing. به مثالهای زیر توجه کنید:
There is someone waiting to see you.
کسی منتظر است که تو را ببیند.
There were a lot of people shouting and waving.
آدمهای زیادی داد میزدند و دست تکان میدادند.
نکته: اگر عبارت اسمی در جملهای که با there آمده مفرد بود از فعل مفرد و اگر عبارت اسمی جمع بود از فعل جمع استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
There were some biscuits in the cupboard.
چند تا بیسکویت در کابینت بود.
There was a lot of rain last night.
دیشب باران زیادی بارید.
ضمیر مصنوعی it
در انگلیسی از ضمیر مصنوعی it در کاربردهای زیادی استفاده میشود، مثلاً برای بیان تاریخ، آب و هوا، ساعت و… که در این بخش با این کاربردها آشنا میشویم.
1. برای بیان تاریخ. به مثال زیر توجه کنید:
It's January 4th.
چهارم ژانویه است.
2. برای بیان ساعت. به مثال زیر توجه کنید:
It’s one o’clock.
ساعت یک است.
3. برای بیان وضعیت آب و هوا. به مثالهای زیر توجه کنید:
It’s raining.
هوا بارانی است. [دارد باران میبارد.]
It was getting cold.
هوا داشت سرد میشد.
It’s a beautiful day.
روز قشنگی است.
4. برای نظر دادن راجع به شرایط یک مکان. به مثالهای زیر توجه کنید:
It’s very cold in here.
اینجا خیلی سرد است.
It’s very comfortable in my new apartment.
آپارتمان جدید من خیلی راحت است.
5. برای نظر دادن با استفاده از ساختار مصدر با to. به مثالهای زیر توجه کنید:
It’s nice to meet you.
از آشنایی با شما خوشبختم.
It was interesting to meet your brother.
دیدار کردن با برادرت جالب بود.
6. برای نظر دادن با استفاده از ساختار فعل ing. به مثالهای زیر توجه کنید:
It’s great living in Spain.
زندگی کردن در اسپانیا عالی است.
It’s awful driving in this heavy traffic.
رانندگی کردن در ترافیک سنگین خیلی بد است.
استفاده از it برای صحبت کردن درباره انسان
ما از it برای صحبت کردن درباره خودمان (ourselves) استفاده میکنیم. مثلاً:
1. وقتی میخواهیم خودمان را پشت تلفن معرفی کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
Hello. It’s George.
الو. "جرج" هستم.
2. وقتی کسی ما را نمیبیند، مثلاً وقتی که پشت در هستیم یا پشت تلفن صحبت میکنیم. (مثال زیر جمله را نشان میدهد که وقتی پشت در هستیم برای معرفی خود بیان میکنیم.)
It’s me. It’s Mary.
[ماری پشت در است] منم. "ماری" هستم.
ما از It برای صحبت کردن راجع به دیگران (other people) نیز استفاده میکنیم. مثلاً:
1. وقتی برای اولین بار به کسی اشاره میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
Who’s that? I think it’s John’s brother.
او چه کسی است؟ فکر کنم برادر "جان" است.
2. وقتی پشت تلفن میخواهیم بدانیم چه کسی دارد با ما صحبت میکند. (مثال زیر جملهای را نشان میدهد که بعد از جواب دادن تلفن میگوییم.)
Hello. Who is it?
[تلفن زنگ میزند، ما جواب میدهیم] الو. چه کسی صحبت میکند؟
3. وقتی کسی را (مثلاً کسی که پشت در است) نمی بینیم. (مثال زیر جملهای است که هنگام باز کردن در بازگو میکنیم.)
Who is it?
[کسی در را میزند. ما میگوییم] کیه؟
ضمایر موصولی
[ویرایش]Relative Pronouns در زبان انگلیسی برای نشان دادن رابطه یک اسم با موضوعی خاص از ضمایر موصولی استفاده میکنیم ضمایر موصولی یا به عبارت دیگر ضمایر نسبی (Relative Pronouns) در زبان انگلیسی ضمایری هستند که از آنها برای نشان دادن رابطه یک اسم با موضوعی خاص استفاده میشود. این ضمایر در ابتدای یک عبارت موصولی قرار میگیرند و اطلاعاتی درباره اسم قبل از خود میدهند. ابتدا در جدول زیر با این ضمایر بیشتر آشنا میشویم:
ضمیر موصولی ضمیر موصولی فاعلی ضمیر موصولی مفعولی ضمیر موصولی ملکی
افراد who who(m) whose
اشیا which which whose
افراد و اشیا that that
این ضمایر در انگلیسی کاربردهای مختلفی دارند که در ادامه با آنها آشنا میشویم.
1. ما برای مشخص کردن اینکه درباره چه فرد یا چیزی صحبت میکنیم، از ضمیر موصولی بعد از یک اسم استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
the house that Jack built
خانهای که "جک" ساخته
the woman who discovered radium
خانمی که رادیوم را کشف کرده
2. گاهی اوقات برای دادن اطلاعات بیشتر یا اضافی از ضمیر موصولی استفاده میکنیم. معمولاً این جمله یا عبارت اضافی بین دو ویرگول "،" میآید و حذف شدن آن از جمله آسیبی به کل جمله نمیرساند. به مثالهای زیر توجه کنید:
Lord Thompson, who is 76, has just retired.
لرد "تامسون"، که 76 ساله است، تازه بازنشسته شده است.
We had fish and chips, which is my favorite meal.
ما ماهی و سیب زمینی سرخ کرده داشتیم، که غذای مورد علاقه من است.
توجه
توجه کنید که در کاربرد 2 ما از ضمیر that نمیتوانیم به عنوان فاعل جملات و عبارات اضافی استفاده کنیم.
ضمیر موصولی whose حالت ملکی ضمیر who است و برای نشان دادن مالکیت چیزی به کار میرود. به مثال زیر توجه کنید:
This is George, whose brother went to live in Germany.
این "جرج" است، کسی که برادرش برای زندگی به آلمان رفت.
ما گاهی اوقات از ضمیر موصولی مفعولی whom در جملات استفاده میکنیم، ولی این ضمیر در انگلیسی مدرن در حال از بین رفتن است و انگلیسی زبانها در حالت مفعولی هم از ضمیر who استفاده میکنند.
This is George, whom you met at our house last year.
این "جرج" است، کسی که پارسال در خانه ما با او ملاقات کردید.
This is George, who you met at our house last year.
این "جرج" است، کسی که پارسال در خانه ما با او ملاقات کردید.
وقتی ضمیرهای whom و which با حرف اضافه همراه باشند، آن حرف اضافه میتواند یا در ابتدای عبارت بیاید یا در انتهای عبارت.
I had an uncle in Germany, "from" whom I inherited a bit of money.
من عمویی در آلمان داشتم، که از او پول اندکی برایم به ارث رسید.
We bought a chainsaw, which we cut all the wood up "with".
ما یک اره برقی خریدیم، که میتوانیم با آن هر چوبی را ببریم.
در مثالهای بالا میتوانیم ضمیر that را جایگزین which و whom کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I had an uncle in Germany that I inherited a bit of money from.
من عمویی در آلمان داشتم، که از او پول اندکی برایم به ارث رسید.
We bought a chainsaw that we cut all the wood up with.
ما یک اره برقی خریدیم، که میتوانیم با آن هر چوبی را ببریم.
فعل
برای ساخت یک فعل در زبان انگلیسی از مصدر to استفاده می کنیم. مثال:
To work.