راهنمای جامع فیزیک/بنبست فیزیک در یونان
فیزیک در تمدن یونان | بنبست فیزیک در یونان | ظهور و پیدایش رنسانس |
راهنمای جامع فیزیک |
یونانیان دانشی را که با زندگی روزمره ارتباط داشت کم ارزش میشمردند؛ ولی در ریاضیات موفقیت چشمگیری کسب کردند. ریاضیاتی که به اعتقاد آنان بر اساس یک سری اصول بدیهی شکل گرفته بود و سایر قضایا را بوسیله منطق قیاسی استنتاج میکردند. یونانیان چنان دلباختهٔ آن شدند که قیاس را تنها وسیلهٔ معتبر کسب دانش میپنداشتند. اما میدانستند؛ که قیاس برای پاسخگویی به برخی از پرسشها کافی نیست. مثلاً فاصله دو شهر را بوسیله قیاس نمیتوانستند به دست آورند، بلکه باید اندازهگیری میکردند. هرگاه که لازم بود، طبیعت را مشاهده می کرند، ولی این امر با رقبت انجام نمیگرفت. در هیچ جا ثبت نشده که ارسطو دو سنگ ناهم وزن را بسوی زمین رها کرده باشد تا نظر خود را بیازماید. آزمایش کردن به نظر یونانیان کاری بیهوده و معارض با زیبایی قیاس خالص بود و از ارزش آن میکاست.
اعتقاد به ارزش قیاس که بر بدیهیات پایهگذاری شده بود، سرانجام به لبه پرتگاهی رسید که راهی برای عبور نداشت. کشفیات بیشتری برای ریاضیات و فیزیک مطرح نبود. همه را به این راضی میکردند که بگویند ارسطو چنین گفته است و یا اقلیدس گفته است؛ بنابراین دستگاه زمین مرکزی بطلمیوس توام با نظریههای فیزیکی ارسطو که اکثراً با تناقض همراه بود، برای توجیه جهان کافی میپنداشتند.
دانشمندان اسلامی نیز که دستآوردهای علمی یونانیان را در طول قرون وسطی حفظ کردند، و دارای کشفیات مهمی نیز میباشند، نتوانستند بگونهای منسجم عمل کنند. هرچند خیام را میتوان نخستین کسی دانست که اصل توازی اقلیدس زا زیر سئوال برد، اما بعد مدتی به فراموشی سپرده شد. جای بسی تاسف است که جمشید کاشانی و ملا باقر یزدی به اثبات قضیهای در ریاضیات پرداختند که صدها سال قبل از ایشان توسط کمال الدین فارسی ثابت شده بود؛ که نشان از بی اطلاعی مجامع علمی ایرانییان از کارهای یکدیگر بود.
سرانجام متفکران رنسانس در برابر نظریههای قدیم فلسفهٔ طبیعی که دیگر قانع کننده نبود، چشم انداز جدیدی گشودند.
منابع
[ویرایش]۱- کتاب فیزیک از آغاز تا امروز نوشته حسین جوادی چاپ دوم شهریور ۱۳۸۷ فصل اول و دوم
۲- هندبوک فیزیک ترجمه بهرام معلمی و فریبرز محمدی چاپ اول ۱۳۹۰
۳-وب گاه دانشنامه رشد