نقش پارسی بر میراث جهانی در هند/زندگینامه دکتر حکمت شیرازی
زندگینامهٔ دکتر حکمت شیرازی
[ویرایش]علیاصغر حکمت ۲۶ مرداد ماه ۱۲۷۱ در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش احمدعلی خان معظم الدوله، مستوفی شیراز و مادرش فاطمه دختر حسن فسایی، مؤلّف «فارسنامه ناصری» بودند.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شیراز و ادامهٔ تحصیل در تهران در کنار مدارس جدید، به آموختن علوم اسلامی نظیر فقه و اصول نیز پرداخت. در سال ۱۲۹۷ ش وارد خدمات فرهنگی شدوتا سال ۱۳۰۹ دروزارت معارف خدمت میکرد.
دوران پنج سالهٔ وزارت فرهنگ علیاصغر حکمت را باید دوران تحوّل فرهنگی در این وزارتخانه نام نهاد. در سال ۱۳۰۹ به منظور تکمیل تحصیلات خود به فرانسه و انگلستان عزیمت کرد و از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ادبیات فارغالتحصیل گردید و به تهران بازگشت. علاوه بر وزارت فرهنگ، حکمت در کابینههای متعدد به سمت وزیر امور خارجه، وزیر پیشه و هنر، دادگستری برگزیده شد.
مهم ترین اقدامات
[ویرایش]حکمت، نخستین رئیس دانشگاه تهران و بنیانگذار کتابخانه ی ملّی ایران است .
وی به همراهی جمعی از سیاستمردان دیگر در امور زیر نقش موثری داشت:
تأسیس کتابخانه های (ملّی، فنّی معارف، دانشسرای عالی)، احیای انجمن آثار ملی، تأسیس موزه های (ایران باستان، مردم شناسی، پارس شیراز و موزه ی حضرت معصومه در قم)، تأسیس دانشگاه تهران ، و تأسیس دانشکده ی علوم معقول و منقول، دانشسراهای مقدماتی، تأسیس مدارس جدید، دارالتربیه عشایر، برگزاری کلاسهای ملّی شبانه جهت مبارزه با بیسوادی، تغییر نام مدارس خارجی به فارسی، تأسیس پیشاهنگی و سازمان تربیت بدنی، تأسیس بهداشت مدارس، و اجازه ی تاسیس مدرسه ی عالی ادبیات و زبان های خارجی، تعمیر و مرمت و فهرست برداری آثار باستانی، تصویب اساسنامه ی فرهنگستان ایران به منظور پاسداری از زبان و ادب فارسی، احياي آرامگاه سعدي و حافظ و احداث کتابخانه ملی، ایجاد پیشاهنگی و تغییر برنامههای مدارس به سبک و اصول آموزشی کشورهای خارج، ایجاد تحوّل در زبان و ادبیات پارسی، توجّه به آثار باستانی و تشکیل موزه ایران باستان، تربیت کادر آموزشی و انتشار نشریات و توجّه به امر ورزش در مدارس، توسعه و تکمیل مدارس ابتدایی و متوسطه .
وی حدود ۵۵۴۹ هزار جلد را به کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران در خرداد ۱۳۵۱ شمسی را اهدا نمود که ۵۰۰ نسخه ی آن خطّی و منحصر بهفرد است. همچنین، فرمان ها و اسناد و کتابهای خطّی اجداد خود را به کتابخانه آستان قدس رضوی و اشیای ذیقیمت دیگری را نیز به موزه ی ملّی پارس اهدا کرد.
فعّالیتهای آموزشی
[ویرایش]وی در شیراز، به تدریس جغرافیا و حساب مشغول شد. مدّتی نیز به تدریس انگلیسی در مدارس حوزوی پرداخت. حکمت از سال ۱۳۱۵ شمسی، علاوه برداشتن مسؤولیت وزارت فرهنگ و ریاست دانشگاه تهران به تدریس تاریخ ادبیات ایران و ادیان و مذاهب در دانشگاه میپرداخت که این امر تا سال ۱۳۵۱ شمسی ادامه یافت. از سال ۱۳۲۹ استاد کرسی تاریخ مذاهب و ادبیات ایران در دانشگاه تهران بود.
در هندوستان
[ویرایش]حکمت شیرازی در تحکیم و توسعه روابط همهجانبه ایران با کشورهای مسلمان و آسیایی، به ویژه هندوستان، کوشش فراوان کرد. او ۴ سال سفیر کبیر ایران در هند بود و از دانشگاه دهلی دکترای افتخاری دریافت داشت. حکمت با بسیاری از رجال هند چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، ابوالکلام آزاد، تاگور و... دوستی و مراوده داشت. بخشی از آثار تحقیقی و ادبی وی نیز درباره هند است از جمله «نقش پارسی بر احجار هند»، «سرزمین هند»، «ادیان و تمدّن و فرهنگ هند» و... از او اشعاری نیز درباره هند و شهرها و مردم این دیار باقیمانده که آنها را «هندیات» نامیدهاست. حکمت چهار سفر به هند کرد که گزارش سه سفر را در یادداشتهای خود آوردهاست: نخستین سفر حکمت ۱۳۲۲ بود او خاطرات خود را از این سفر در دفتر ششم ثبت کرده و نوشته است:
«... روزی آقای دکتر صدیق، وزیر فرهنگ، تلفنی به من گفت اگر مایل باشید به هندوستان سفری شوید و هفتهای برنیامد که مقرّر شد که این بنده بهاتّفاق دکتر غلامرضا رشید یاسمی و ابراهیم پور داود، به عنوان هیأت فرهنگی، به هندوستان اعزام شویم. روز شنبه ۶ اسفند ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه۱۹۴۴، بار سفر بسته شد و با هواپیما از تهران به عزم هندوستان حرکت نمودیم سفر تا ۱۵ اردیبهشت ادامه یافت.
سفر دوم پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۲۵ آغاز شد و تا هفتم خرداد ۱۳۲۶، برابر با ۲۹ مه ۱۹۴۷، کمی قبل از استقلال هند و جدایی پاکستان ادامه یافت. این سفر برای شرکت در اولین کنفرانس ملل آسیایی ترتیب داده شدهاست و حکمت در رأس هیأتی است که مصطفی قلی رام، دکتر غلامحسین صدیقی، دکتر مهدی بیانی، محمّدتقی مقتدری، خوشحال سعید شارما، عبّاس آریا و صفیه فیروز در آن عضویّت دارند و با هواپیما از تهران به کرمان و زاهدان و از آنجا با راه آهن به میر جاوه و سپس کویته و از آنجا به دهلی صورت گرفت. در این سفر جواهر لعل نهرو، صدر اعظم فقید و وزیر امور خارجه که به قول حکمت «بزرگترین زعیم حزب کنگره هندوستان میباشد» این هیأت را در روز ۲ اسفند به چای دعوت میکند: «وی در خانه خود از ما پذیرایی نمود. به مهربانی و ادب بسیار و دختر (ایندرا گاندی) و نوه او نیز بودند. در حقیقت مجلسی دوستانه و خانوادگی بود. (نهرو) با قیافه باهوش و جذّاب و معقول خود با ما صحبت مینمود. مراسلهای که از طرف قوام السّلطنه به او نوشته شده بود، به او هدیه کردم، از کتاب معروف او Discovery Of India که در آن راجع به روابط ایران و هند صحبت کردهاست و نقل کلامی از من نمودهاست، صحبت شد و او را به خاطر تألیف آن کتاب ستایش کردم، وعده کرد آن را برای من بفرستد.».
حکمت و همراهان در همین روز در عمارت مجلس مقننه با ابوالکلام آزاد که وزیر فرهنگ هند بود، ملاقات میکنند. حکمت نوشته است: «ابوالکلام آزاد پیرمردی حدود شصت ساله است و بسیار باهوش و حسّاس و پر از حرارت و جوش است و عربی و فارسی را به فصاحت گفتگو میکند، ربع ساعتی پذیرایی نمود و از مسائل مربوط به فرهنگ عمومی سخن میگفت...» فردا به خانه او رفتیم «وزراء کابینه هند و خود پاندیت نهرو نیز بودند، میز چای مفصّلی چیده و میوه و شیرینی و چای خیلی خوب، مخصوصاً چای چینی معطّری صرف شد.» زمین خانه فرهنگ و سفارت ایران در دهلی نیز از خریدهای دوره اوست.
کارها و نوشته ها
[ویرایش]با توجه به پژوهشهای گسترده و آشنایی حکمت با زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی و اردو، گردآوری، راست آزمایی(غلط گیری و تصحیح کتاب)، ترجمه ها و مقالات مختلفی از وی برجا مانده است که به طور عمده دربرگیرنده موضوعات قرآنی، ادبیات ایران، تاریخ و باستان شناسی و... است. این آثار عبارتند از: امثال قرآن مجید، شرح احوال جامی، رساله در باب امیر علیشیر نوایی، پارسی نغز (مجموعهای است از برگزیدههای پارسیگویان)، رهآورد حکمت(خاطرات شخصی حکمت)، "نقش پارسی بر احجار هند".
ترجمه ها:
- پنج حکایت از شکسپیر - از سعدی تا جامی، - جلدسوم تاریخ ادبیات ادوارد براون؛- "امین و مأمون"؛ - سلسله روایات اسلامی از جرجی زیدان، - «رستاخیز»؛ از "تولستوی" دانشمند روسی، - "راه زندگانی"؛ از"نیکولا حداد مصری"، - اسلام از نظرگاه دانشمندان غرب - ايرانشهر در دو جلد، -"تاريخ جامع اديان" (نوشته ی جان بی. ناس).
- اشتباه یابی و حاشیه بر تفسير "كشف الأسرار" میبدی در ده جلد، جام جهان نما (تاريخ مفصّل عالم).
"دوستداران وطن"، رساله در باب ايران، در فرهنگ جهان، رساله ی" قضاياي عامه در علوم طبيعي، سخن حكمت (سروده هاي حكمت)،گلزارحكمت،مطالعاتي درباب حافظ، مطالعه ی تطبيقي "رومئو و ژوليت" با "ليلي و مجنون"، مثنوي" شكونتالا" (شعر)، سه گفتار در تاريخ اديان ، "نظري به ادبيات فارسي " (به انگليسي) ، "كلمات طيبات" ، نمایشنامه ی شاکونتالا اثر "کالبداسا" نویسنده ی هندی.
وی جوایز و نشان های متعدد داخلی و خارجی نیز دریافت کرد. حکمت، سوم شهریور ۱۳۵۹ ه. ش در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در حضرت عبدالعظیم (باغچه توتی) به خاک سپرده شد .