ویکیکتاب:راهنمای سرهنویسی، پسوند جمع ات
این صفحه یکی از رهنمودهای ویکیکتاب بهشمار میرود. مفاد این صفحه نمایانگر آن دسته از استانداردهای رفتاری است که بسیاری از ویرایشگران با اصول بنیادین آنها موافقاند. بااینکه پیروی از مفاد این صفحه توصیه میشود، ولی این مفاد جزو سیاستها نیست. در ویرایش و بهروزرسانی این صفحه جسور باشید؛ ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده، از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن تغییرات و نظرخواهی دربارهٔ آنها استفاده کنید. |
« | زبان فارسی زیر بمباران واژههای بیگانه است و طبیعتاً فرهنگستان هم با توان و بضاعت محدودی که دارد نمیتواند برای همۀ این واژهها معادل فارسی پیدا کند و بهترین راه این است که دست کمک به سمت مردم دراز کنیم. دکتر محمود ظریف، عضو فرهنگستان فارسی |
» |
[۱]
پارسیزبانان که هنوز ناگزیر از به کاربردن بسیاری از واژهها و عبارتهای عربی در زبان خود هستند به دلیل آشنا نبودن با این زبان، گاه در نوشتههای خود چیزهایی را می نویسند که نه فارسی است و نه عربی و گاه نه مورد پذیرش فارسیزبانان، نه مورد قبول عربیدانان. یکی از این چیزها واژگان جمعبسته با پسوند «ات» است.
پسوند جمع «ات» پارسی نیست بلکه عربی است و برای جمع بستن واژههای مونث در آن زبان به کار میرود بنابراین نمیتوان جنسیت برای واژههای فارسی قائل شد و آنها را به دلیل مونث بودن با پسوند «ات» جمع بست. وقتی از یک فارسیزبان پرسیده شود مفرد واژههای عبارات، جملات و ایرادات چیست چه جوابی خواهد داد؟ عبارت، جمله و ایراد؟ شاید بگوید عبارت را میشود به صورت عباره نوشت و این دلیل مونث بودنش است ولی در مورد ایراد چه دلیلی برای مونث بودن وجود دارد؟ علاوه بر این گاهی نیز بعضی از فارسیزبانان از پسوند «جات» برای جمع بستن استفاده میکنند مثل سبزیجات، میوهجات، شیرینیجات، ... که این هم اشتباه است زیرا با پسوند «ات» در واژههای جمع بستهشده مثل مندرجات، درجات، حاجات، ... ممکن است اشتباه شود. در مورد «ات» در پایان واژه هم باید بگوییم همیشه نشانه جمع نیست مثل ملاقات، مکافات، شکات، قنات، ملات، ...
در دستور زبان عربی اسمهای با بیش از ۳ حرف را با «ات» جمع می بندند مانند مصدرها و مشتقات باب های ثلاثی مزید ولی در زبان فارسی گاهی اسم های ثلاثی مجرد مانند اثر، خطر، نفر و ... را با «ات» جمع می بندند که در دستور زبان عربی اشتباه است. اگر از یک پارسیزبان بپرسید چرا «کائنات» درست است ولی «ساکنات» نادرست نمیتواند به شما پاسخی بدهد! دلیلش این است که این نشان جمع اصلن پارسی نیست. یک پارسیزبان به آن اندازه از نشانهای جمع عربی ناآگاه است که واژه «فتوحات» را به کار میبرد (که دو بار جمع بسته شده است یک جمع شکسته و یک جمع با پسوند «ات»). یکی دیگری از نشانههایی که به ما میگوید پسوند جمع «ات» برای زبان فارسی نیست به کار بردن آن برای جمع بستن صفت است. چنانکه میدانیم در زبان عربی بر خلاف فارسی صفت هم مثل اسم جمع بسته میشود. اگر از یک فارسیزبان بپرسید کمالات جمع چیست شاید بتواند به شما بگوید «کمال» اما نمیتواند بگوید چرا یک واژه که صفت است جمع بسته شده است؟!
در زبان فارسی به ویژه گفتار معاصر، پسوند «ات» با ضمیر ملکی دوم شخص متشبه است و شنونده را به خطا میاندازد به همین دلیل کاربرد این پسوند برای جمع بستن در غفلت فرهنگستان فارسی البته خوشبختانه کاهش چشمگیری پیدا کرده است. به عنوان مثال در جمله گفتاری «تمریناتو انجام دادی؟» اسم «تمرین» که بدون پسوند مونث عربی است پس از جمع بستن با «ات» بدون هیچ تغییری در نوشتار و گفتار تنها پسوند «ات» را میپذیرد که به معنی «تمرینهای تو» میباشد.
در جدول زیر رایجترین واژههای جمعبسته شده با پسوند «ات» نوشته شدهاند که با جایگزین کردن آنها با برابرهای درست میتوانیم پسوند جمع «ات» را از زبان فارسی برای همیشه کنار بگذاریم. در بسیاری از موارد فارسیزبانان واژههای مونث عربی را با پسوند فارسی «گان» جمع میبندند مثل «نخبگان»، «خاصگان» بنابراین میتوانیم به جای پسوند «ات» از پسوند «گان» برای جمع بستن استفاده کنیم. خوب است بدانید بعضی از واژههایی که به «ات» میانجامند فقط صورت جمع دارند و صورت مفردی برایشان در زبان پارسی نمیشناسیم مثل باقیات، دخانیات، ... گاهی ممکن است در فارسی در یک واژه که به ات ختم میشود ات نشان جمع نباشد مثلا «شکلات» حال آنکه در عربی این واژه، جمع مونث است (جمع شکل).
واژههای مختوم به ات | میزان رواج | شکل درست |
---|---|---|
گزارشات | متوسط | گزارش/گزارشهای جمعآوری شده |
ییلاقات | زیاد | ییلاقها/جایهای ییلاقی |
محصولات | زیاد | تولیدی/فرآوردهها/کارآیند |
جنگلات (ف افغانستان) | زیاد | جنگلها |
شمیرانات | کم | شمیران |
مخلوقات | متوسط | آفریدهها |
مطالبات | کم | درخواستها/خواهش |
اشکالات | متوسط | ایرادها |
صفحات | زیاد | صفحهها |
دفعات | زیاد | بارها/چندین بار |
زحمات | متوسط | زحمت |
مشتقات | متوسط | برگرفتهها |
مشقات | کم | سختیها |
خدمات | زیاد | خدمتها/پیشکاری |
تصورات | متوسط | انگارشها |
موضوعات | زیاد | جستارها |
موجودات | زیاد | هستان/فرتاش |
ائمه جماعات | کم | امامان جمعه |
منویات | کم | نیتها |
شیلات | متوسط | ماهیپروری (ف افغانستان) |
انتخابات | زیاد | گزینمان |
تبلیغات | زیاد | آوازهگری |
تغییرات | زیاد | دگرگونش |
دخانیات | متوسط | سیگارسانان |
لبنیات | متوسط | شیرآورد |
صادرات | متوسط | کالافرستی |
تنقلات | متوسط | شبچره/خشکبار |
تاسیسات | زیاد | ساختمانگان |
امکانات | زیاد | افزارگان/آسایندهها |
اعتراضات | متوسط | خردهگیریها |
مراجعات | متوسط | سرزنشها |
شکایات | متوسط | گلهورزیها |
عملیات | زیاد | عملیات/کنش |
ادبیات | متوسط | سخنشناسی |
ریاضیات | زیاد | ریاضی/رایشگری |
امورات | زیاد | کارها/چیزها |
شئونات | کم | رفتار/ادب |
جواهرات | زیاد | گوهرها/زیورها |
باغات | کم | باغ |
اعلانات | متوسط | آگهی |
روحیات | کم | خلق و خو |
برکات | متوسط | خوبیها/نیکیها |
جملات | زیاد | جمله ها |
عبارات | زیاد | عبارت ها |
معلومات | کم | دادهها/درونداد |
شکایات | متوسط | شکایتها |
مشکلات | زیاد | دشواریها/گرفتاریها |
لحظات | زیاد | زمانها |
دستورات | زیاد | دستورها |
واجبات | متوسط | بایستهها |
سفارشات | متوسط | سفارشدهی |
آزمایشات | زیاد | آزمایشگیری |
اطلاعات | زیاد | خبرگیری/خبررسانی/دانستنیها |
گزارشات | زیاد | گزارشگیری |
اصطلاحات | زیاد | ویژواژگان |
اشتباهات | زیاد | نرسپان |
تمرینات | متوسط | تمرینها |
افتخارات | متوسط | افتخارآفرینیها |
اختراعات | زیاد | نوآوریها |
سرهگرایی جزو برنامهریزی زبانی است و به نوعی نگاهی دو قطبی و طیفمند است که وقتی عملی میشود، عناصر نامطلوب از زبان دفع و عناصر مطلوب به زبان جذب میشوند، پس نوعی پالایش است. پس همانطور که به جای هلیکوپتر میگوییم بالگرد بهتر است به جای انتخابات هم بگوییم گزینمان. امروزه خیلی از ماها برای اینکه اظهار کنیم خیلی چیز بلدیم یا از کلمات قلمبه سلمبه عربی استفاده میکنیم یا با لهجه غلیظ از لغات انگلیسی. یک نمونهاش استفاده از واژه «مکنونات» است به چم «دلداشتها». گروهی از افراد در سدههای چهارم و پنجم بودند که به زبان تازی میبالیدند و تازیدانی را نشانه دانش و فرهیختگی میشمردند.[۲]