نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه دوران باستان/چین باستان
فلسفه چین باستان با تاریخی نزدیک به فلسفه یونان باستان؛ حدود ۷ قرن پیش از میلاد مسیح ظهور کرد. جایگاه فلسفه در چین باستان، بسیار متفاوت با دیگر تمدنها بود؛ زیرا در چین باستان بهطور طبیعی هر فرد فرهیختهای باید فلسفه میآموخت؛ و در مدارس نیز از نخستین کتابهایی که به دانشآموزان تدریس میشد؛ ۴ کتاب فلسفی؛ منتخبات کنفوسیوس، منسیوس، دانش بزرگ و اصول اعتدلال بودند.
سرشت انسان در اصل نیکوست.
- کتاب منسیوس (تدریس شده به دانشآموزان در چین باستان)
- کنفوسیوس (۵۵۱قم)
مشهورترین فیلسوف چین باستان است. آیین کنفوسیوس که اساس آن به بر پایهٔ پاسخ به این پرسش است که مردم چگونه باید رفتار مناسب را در جامعه ترویج دهند؟ ترکیبی بود از سیاست، اصول اخلاقی و البته مسائل دینی.
جالب است بدانید که در زمان حاکمیت چهاین (۲۲۱قم) در چین باستان، امپراتور شیهوانگتی دستور داد تا تمام آثار کنفوسیوس سوزاندهشوند اما در دورهٔ حاکمیت بعدی (هان (۲۰۶قم)) مجددا امپراتوران کمر به همت بستند تا آیین رواج یابد؛ که چنین نیز شد.
شما صاحب دو زندگی هستید، دومی زمانی آغاز میشود که درمییابید فقط یک زندگی دارید.
- کنفوسیوس
در زندگی انسان سه راه دارد:
راه اول از اندیشه میگذرد، این والاترین راه است.
راه دوم از تقلید میگذرد، این آسانترین راه است؛
و راه سوم از تجربه میگذرد، این تلخترین راه است.
- کنفوسیوس
به عوض آنکه به تاریکی لعنت فرستید، یک شمع روشن کنید.
- کنفوسیوس