ویکیجزوه/دانشکده:علوم انسانی/اخلاق اسلامی
موضوع علم اخلاق
[ویرایش]در بینش سنتی اسلامی ابعاد انسان دو تاست:
- جسم یعنی بخش مادهای انسان
- نفس یا روح یا قلب یا دل یا جان یعنی بخش معنایی انسان
بنابرین صفات انسان هم دو نوع است: خَلق و خُلق
- خَلق یا ظاهر یا صورت یعنی صفات مربوط به جسم
- خُلق یا باطن یا سیرت یا عادت یا صفت یعنی صفات مربوط به روح
- خلق از نظر دوام دو نوع است: فضیله و رذیله.
- خُلق از نظر دوام دو نوع است: ملکه و حال
- ملکه یعنی صفت مداوم و مستمر و دیر زوال ایجاد شده در نفس.
- حال یعنی صفت نامداوم و نامستمر و زود زوال ایجاد شده در نفس.
- مثلاً شخصی که یک بار لبخند میزند یا فریاد میکشد تحت تأثیر حال چنین کرده. کسی که دائم لبخند میزند یا فریاد میکشد ملکهٔ خوش خلقی یا بدخلقی را دارد.
موضوع علم اخلاق، ملکات انسان است. ملکه از انواع خُلق است و اخلاق جمع خُلق. به همین دلیل این علم را اخلاق نامیدهاند.
از عمدهترین مسائل مورد طرح در اخلاق میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناسایی خُلقهای پسندیده و ناپسند
- روند پدید آمدن یا از بین رفتن ملکات؛ و در نتیجه روش ایجاد و از بین بردن آنها
پایههای اخلاق
[ویرایش]اخلاق اسلامی بر پایهٔ معرفتشناسی اسلامی، فلسفهٔ اسلامی و انسانشناسی ست
کاربرد معرفتشناسی در اخلاق
[ویرایش]اخلاق اسلامی علاوه بر معرفت حسی و عَقلی که پیش از اسلام استفاده میشد، از معرفت نَقلی و وحیانی و حدیثی) نیز برای شناخت استفاده میکند.
- با حس، رفتارهای روزمره و قابل مشاهده را مطالعه میکند
- با عقل، احکام و قواعد کلی اخلاقی را مطالعه میکند.
- با وحی و نقل که به عنوان نوع دیگری از برهان در قضایا استفاده میشود
روش محوری در اخلاق اسلامی روش عقلی ست. دو روش دیگر به عنوان شواهد اضافی به کار میروند؛ لذا شباهت زیادی بین اخلاق اسلامی و اخلاق یونانی وجود دارد. اما تفاوت آن با مکاتب اخلاقی جدید (مدرن) چنان بنیادی ست که شباهت این دو بسیار کم است. مثلاً بسیاری از مکاتب اخلاقی نوین از عقل به عنوان ابزار معرفتی استفاده نمیکنند.
کاربرد فلسفه در اخلاق
[ویرایش]فلسفهٔ اسلامی با سه گرایش مشایی، اشراقی و صدرایی شامل جهان شناسی ست که تأثیر مستقیم بر علم اخلاق دارد. در اخلاق اسلامی جهان قسمت مادی و قسمتهای غیر مادی خصوصاً قسمت معنایی یا عقلانی. موجوداتی که در این قسمت اند میتوان روح، قوانین جهان، عقل غیر استدلالی، و فرشتگان (مجریان قوانین جهان) اشاره کرد (منبع: فلسفهٔ ابن سینا)
بعضی مباحث وجود شناسی هم در اخلاق نقش مهمی دارد. مثلاً:
- اتحاد عاقل و معقول
- تشکیک در هستی
- حرکت جوهری
- مابعد الطبیعه یا متافیزیک
- ماوراء طبیعت
هم فلسفه و هم معرفتشناسی در انسانشناسی کاربرد دارند و انسانشناسی هم در اخلاق اسلامی کاربرد دارد.