نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه قرون جدید/فلسفه معاصر

ویکی‎کتاب، کتابخانهٔ آزاد
پرش به ناوبری پرش به جستجو

به فلسفه دورۀ کنونی اروپا؛ فلسفه معاصر گویند. این فلسفه؛ با شکوفایی حرفه‌ای‌گری (معمولا اینگونه برداشت می‌شود؛ که تا پیش از این شکوفایی، تعداد افراد دانشگاهی و متخصص در یک حرفه/رشته کم بود؛ ولی با این شکوفایی تعداد دانشجویان افرایش، و افراد در یک رشته/حرفه به حد اعلای دانش/مهارت می‌رسیدند.) و ظهور ۲ فلسفه خلاف یکدیگر یعنی فلسفه قاره‌ای و تحلیلی همراه بود. معمولا فلسفه قاره‌ای به دسته‌ای از سنت‌ها شامل: ایده‌آلیسم آلمانی، پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، تئوری آسیب‌شناسی روانی، نظریه انتقادی و نئومارکسیسم، اطلاق می‌شود؛ و هرآنچه را که خلاف اینها باشد، فلسفه تحلیلی می‌گویند.

لودویگ ویتگنشتاین (بنیان‌گذار فلسفه تحلیلی)

نگاه دقیق‌تر: