تاریخ ایران/جمهوری اسلامی ایران

حمله به مدرسه فیضه[ویرایش]
از اولین محرکهای انقلاب ۵۷ به رهبری آیت الله خمینی میتوان به مطرح شدن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) توسط رژیم پهلوی اشاره نمود که در پی آن روحانیون و در رأس آنها آیت الله خمینی ساکت ننشستند، و نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند. رژیم پهلوی و عاملان حکومت پهلوی نیز ساکت نماندند و در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۴۲ اقدام به سرکوب مدرسه فیضه قم کردند که در پی آن چندتن از طلبهها کشته شدند.
کاپیتولاسیون و تبعید روحالله خمینی[ویرایش]
۲۵ دی ۱۳۴۲ برابر با ۱۵ ژانویه ۱۹۶۴ دولت علم قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین را که برای کارمندان اداری و فنی نوشته شده بود به مجلس سنا برد. در این میان اسدالله علم از پست خود کنارهگیری کرد و حسنعلی منصور در فروردین ۱۳۴۴ نخست وزیر شد.
روحالله خمینی جلسهای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در سخنرانی خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید. سخنرانی خمینی با این جملات آغاز شد:
... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد از او مؤاخذه میکنند اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه میکنند. چنان چه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید...
پس از این سخنرانی خمینی در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ دستگیر و با پا درمیانی رییس ساواک وقت متعاقبا به ترکیه تبعید شد.
رویداد انقلاب[ویرایش]
انقلاب ۱۳۵۷ ایران که به آن «انقلاب اسلامی» نیز گفته میشود، قیامی بود به رهبری روحالله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و در ادامه آن نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری سید روحالله خمینی شکل گرفت.
جنگ ایران و عراق[ویرایش]
به دنبال تثبیت انقلاب و پاکسازی ارتش ایران از طرفداران محمدرضا پهلوی و همچنین فرار برخی از ایرانیها (مانند شاپور بختیار) به عراق و دادن مشاوره به صدام حسین، روابط بین دو کشور ایران و عراق تیره شد. از طرفی صدام حسین عربهای خوزستانی را تحریک به شورش و استقلال میکرد، از طرف خمینی شیعیان عراقی را تحریک به قیام علیه حکومت صدام حسین میکرد. در نهایت با استمرار دعوای قدرت بین بنی صدر و مجاهدین خلق از یکسو و خمینی و حزب جمهوری اسلامی از سوی دیگر، صدام حسین جنگ با ایران را با پاره کردن قرارداد الجزایر آغاز کرد.
گر چه در ۳ خرداد ۱۳۶۱ شمسی، ایرانیها توانستند نیروی عراقی را به مرز پس برانند، ولی قدرت طلبی جمهوری اسلامی ایران باعث شد جنگ تا را ادامه دهند از مذاکره سیاسی به منظور آتشبس سریع، خودداری کنند.
آخوندها که نیاز به سرکوب گسترده مخالفان داخلی داشتند، جنگ را نعمت الهی دانستند و آن را تا سال ۱۳۶۷ ادامه دادند.
ویژگیهای ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷[ویرایش]
از مهمترین ویژگیهای انقلاب ترویج عادتهای غیرعادی که فرهنگ ملی را از صفات پسندیده تهی ساخت از جمله مذهبیگری یا مذهبی بودن بصورت غیرعادی بود که در اصطلاح عامه به اینگونه اعمال ریا و تظاهر گفته میشود. با چنین شیوههایی، فرهنگ دروغ اشاعه یافت و هر کس برای به دست آوردن مال، جاه و مقام و کسب وجهه در اجتماع و بهره جویی از رانتهایی که اطلاعات آن در حوزههایی متشکله توسط چنین اشخاصی در مساجد و محافل نقل شده و با استفاده از روابط و پایگاههای بسیج و محافل مذهبی، با نزدیک کردن خود به سرکردگان و ذینفوذان و بهرهگیری مادی و اشغال مناصب از پایینترین سطح جامعه که روستاها بوده تا بالاترین سطح که کلانشهرها میباشد از رانتها بطور گسترده و مفسدهانگیز استفاده میکردند. این ویژگیها باعث ایجاد طبقه خاص در جامعه گردید و اختلاف طبقاتی شدیدی را بین کسانی که قبل از انقلاب جزو طبقات مرفه جامعه یاطبقه بالا، و قشر متوسط جامعه بودند با طبقه جدیدی که از طرق تظاهر، ریا، دروغ خود راانقلابی و جانفدای آن میدانستند بوجودآمد. این مسئله اکنون بعنوان یک غده سرطانی در جامعه در آمده است که ماهیت واقعی سران انقلاب و اهداف آنها را به مردم نشان داده و قشر جوان، انقلاب کنندگان را که پدران و مادران آنها بودند، گول خورده و سران انقلاب را خائن و عوامل خارجیها دانسته و استفاده از نام اسلام را صرفاً برای تحریک احساسات مذهبی مردم برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده میدانند.
دلایل آن را حذف کلیه رقبای خود و عدم توجه به مسائل اسلامی از سوی رهبر و سران کشور، و عدم اجرای قانون اساسی تدوین شده توسط اسلامیون، بخصوص در مورد بندهایی که در مورد رهبری و پاسخگو نبودن وی، عدم اعمال قانون در مورد مفسدین بزرگ مالی که با پیشرفت تکنولوژی و وجود افرادی دلسوز در سازمانها و افشای واقیعیتها، مردم را به اسلام وصداقت مسئولین بدبین نموده و بزرگترین عارضه البته برای انقلاب در جامعه ایرانی، فراری شدن از دین اسلام و گرایش به ملیت و ایجاد تضاد شدید قشر بر آمده از انقلاب با انقلابیون اولیه و انقلابیون جدید به وجود آمد که بزرگترین نمایش این تضاد در ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ به صورت علنی دیده شد. از دیگر ویژگیهای انقلاب افزایش تفکیک جنسیتی و کاهش ازدواج درجامعه میباشد. سایر ویژگیهای انقلاب عبارتند از فسادهای بزرگ مافیایی آن هم از سوی رهبران اصلی جامعه و ایجاد تنش با کشورهای همسایه و هزینهکردهای عمده برای گروههای شبه نظامی برای ایجاد ناآرامی در منطقه به اصطلاح برعلیه آمریکا و تقابل با اسرائیل و تقویت هلال شیعی.
بحران جنسی[ویرایش]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران تفکیک بین زنان و مردان در فضاهای عمومی، پررنگتر شد. امروزه در بعضی از مکانها مانند مدارس بین دانشآموزان جدایی جنسی وجود دارد اما در بعضی از مکانها مثل دانشگاهها جدایی جنسی وجود ندارد. جداسازی جنسی در مکانهای عمومی مثل سواحل و استخرهای شنا در قانون تصریح و تکلیف شدهاست، برای زنان در اتوبوس و مترو قسمتهای جداگانهای قرار داده شدهاست و به مردان اجازه نمیدهند وارد سمت زنانه بشوند. در مترو این اقدام مرد، ایجاد مزاحمت برای بانوان تلقی میشود و جرم است. بر اساس قوانین، بخشهای جداگانهای در جلسات سیاسی، کنفرانسها، مراسم ازدواج و تشییع جنازه باید برای زنان و مردان در نظر گرفته شود. در ادارات و سازمانها تفکیک جنسی ممکن است در بین کارکنان و دوایر داخلی یک سازمان صورت گیرد، مانند بخش زنان و زایمان یک بیمارستان، یا ممکن است که سازمان به صورت تک جنسی تشکیل شود و به وظایف خاص خود در سطح جامعه بپردازد مانند سرای سالمندان بانوان یا آقایان و کتابخانههای تک جنسی پسرانه و دخترانه. کنسرتها و جشنهای بسیاری به دلیل اختلاط دو جنس توسط عوامل دولتی بسته شدند و با گردانندگان آنها برخورد شد. یکی از فضاهای شهری تک جنسیای که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ساخته شدهاند پارکهای بانوان هستند: فضایی زنانه به منظور خلق فضاهای امن و دور از دسترس مردان. پارکهای بانوان در بسیاری از شهرهای ایران ایجاد شدهاست که به مردان اجازه ورود داده نمیشود مثل بوستان بهشت مادران در تهران و پارک بانوان صدف اصفهان.
از اوایل دهه هشتاد بحران جنسی در جامعه ایران آغاز شد و به مهمترین آسیب اجتماعی در ایران مبدل شد. از آنجایی که اگر راه درستی برای تخلیه تحریکات جوانی در یک جامعه وجود نداشته باشد، قاعدتاً مسیرهای دیگری باز میشود و تحریکات اجتماعی در سطح بالایی باقی نمیماند، بحران جنسی در ایران شکل گرفت. از مصادیق بحران جنسی در این سالها میتوان به دگرباشی جنسی، انحرافات جنسی، عدم ارضاء جنسی افراد در بستر خانواده، تمایل به رابطه جنسی انتزاعی و فانتزی تحتِ تأثیر محیط سایبری و اینترنتی و... اشاره کرد. تحول عظیمی در رابطه دختر و پسر در جامعه ایران مشاهده شده و مطالعات نشان میدهد این الگو به شدت دگرگون شده است. یکی از پیامدهای این بحران در ناسازگاری آن با فرهنگ جامعه ایرانی دیده میشود. از دیگر پیامدهای این بحران میتوان به رژیمهای غذایی که در جهت مسائل جنسی گرفته میشود، کوتاهشدن عمر زندگی زناشویی، تنوع جراحیهای پزشکی، تمایل به برقراری شکلهای مختلف رابطه جنسی و... اشاره کرد. پیامدهای این بحران به طور کلی هم بخش زناشویی و هم بخشهای دیگر مانند دوران بلوغ افراد را در ایران درگیر کرد.[۱][۲][۳] در حالیکه مستندها و کتابهای بسیاری همچون قیام پرشور: انقلاب جنسی در ایران از پردیس مهدوی استاد جامعهشناسی منتشر شده است بعضی همچون امیر مهدی کلیدری محقق مسائل اجتماعی ادعا کردهاند کودتای جنسی در ایران رخ داده است نه انقلاب جنسی.[۴]
پارانویای جمهوری اسلامی[ویرایش]
در پارانویای حکومت اسلامی، آمریکا، اسرائیل، فراماسون ها و بهایی ها جایگاه ویژه ای دارند. آخوندها که خود را وارث اسلام ناب حقیقی می دانند، دنیا را متهم می کنند که در برابر آنها قد علم کرده اند. آنها بهایی ها را فرقه ضالهای میشمارند که در حال جاسوسی برای خارجی ها (اسرائیلی ها و آمریکایی ها) هستند و یهودی های ایرانی هم گاهاً مورد سوظن آخوندها قرار می گیرند، چرا که در مظان اتهام همدستی با همتایان اسرائیلی خود قرار دارند. آمریکا به خاطر اینکه تحت نفوذ یهودیان آمریکایی (که متحدان همیشگی اسرائیلی ها هستند) به عنوان شیطان بزرگ، حامی همیشگی اسرائیلی ها در پیمان های نظامی و وتوهای سازمان ملل متحد قلمداد میشوند و هدف نظام مقدس جمهوری اسلامی، نابودی اسرائیل، و برقرار سازی کشور مستقل فلسطین است.
پارانویای آخوندها بر علیه بهایی ها چند دلیل دارد. اول اینکه بابی گری و بهائیت، نخستین دین رسمی پس از اسلام است که اعلام وجود کرده است. با وجود اینکه محمد در قرآن به عنوان آخرین پیامبر نامیده شده، بهائیان به پیامبر پس از محمد از جمله بهاالله اعتقاد دارند. دومین مورد بستن پرونده امام زمان در دین بهائیت است و بهائی ها اعتقاد دارند که امام زمانشان ظهور کرده و دیگر نیازی به انتظار برای امام زمان نیست. سومین مسئله، بستن پروند آخوندگی گری در بهائیت است. بدین ترتیب که بهایی ها کسی را واسطه مذهبی میان خودشان و خدا قرار نمی دهند و هر کس موظف است تا شخصاً مسائل دینی-مذهبی خودش را با تحقیق و تفحص حل کند.
از جمله پارانویای جمهوری اسلامی، میتوان به باور به وارد شدن یهودیان به مذهب اسلام و تحریف و فرقهسازی این مذهب اشاره کرد. این اصطلاح را مسلمانان به اسم اسرائیلیات نامیدهاند. آنها میپندارند که یهودیان قادر هستند با برنامهریزی از قبل، به طور ظاهری مسلمان شده، در حالی که باطناً به آئین یهود اعتقاد دارند و دروغهایی را به پیامبران و امامان مسلمانان وارد کنند و باعث شوند تا مردم مسلمان از اعتقاداتشان منحرف شوند. این اعتقاد البته ریشه در قرآن هم داشته است. در آنجایی که قرآن میگوید «هر آن دشمنترین انسانها نسبت به اسلام را در میان مشرکین و یهودیان بینی»، باعث شده تا مسلمانان تمام مشکلات دنیوی و کجروی های فرقههای تشکیل شده از اسلام (که فرقه ظاله نامیده میشود) را به اسم یهودیها تمام میکنند.
دشمنی با اسرائیل[ویرایش]
دشمنی آخوندها با اسرائیل، به قرآن برمیگردد. آنجا که قرآن به مسلمانان اجازه میدهد با کسانی که آنها را از خانهها و وطنشان آواره کردهاند، بجنگند. در ابتدای انقلاب اسلامی، مسئولین جمهوری اسلامی از یاسر عرفات و مسئولین سازمان فتح، در ایران دعوت به عمل آوردند. سفارت سابق اسرائیل (در زمان پهلوی) را به عنوان سفارت فلسطین بازگشایی کردند. هنگامی که ایران در سال ۱۳۶۱ با حکومت بعث صدام حسین در نبرد بود و خرمشهر را پس گرفت، طولی نکشید که اسرائیل به منظور پاکسازی جنوب لبنان از سازمان فتح، به آنجا حمله نظامی کرد. اما اسرائیلیها تا بیروت رفتند و پشت دروازه شهر رسیده بودند. اما به خاطر پایداری مبارزان لبنانی، نتوانستند وارد شوند. در این هنگام گروهی از اسلامگرایان ایرانی خواستار مبارزه مستقیم با اسرائیل در منطقه لبنان شده بودند. خمینی به پیروانش گفت که «راه قدس از کربلا میگذرد» یعنی ابتدا بایستی رژیم صدام حسین را شکست دهیم و بعد به معضل اسرائیل بپردازیم. همزمان هم گروه چهار نفره از دیپلماتهای ایرانی به سوریه اعزام شدند تا از طریق مرز لبنان-سوریه وارد لبنان شوند و منطقه لبنان را برای عملیات نظامی ایران در مقابل اسرائیل ارزیابی کنند که توسط سربازان اسرائیلی ربوده شدند. گرچه ایران مستقیماً وارد جنگ با اسرائیل نشد، اما رزمندههای ایرانی (در قالب سپاه پاسداران) مشغول عضوگیری از لبنانیهای شیعه در لبنان شدند و به آنها آموزش نبردهای جنگی دادند. این شیعهها که ابتدا عضو جنبش اَمَل بودند، بعدها در گروه «حزب الله لبنان» یک حزب تشکیل دادند و با انجام عملیاتهای چریکی، به نیرویهای نظامی اسرائیل ضربات سختی وارد کردند که در نهایت اسرائیل مجبور شد خاک لبنان را ترک کند. میتوان گفت عملیات نظامی حزب الله لبنان علیه سربازان اسرائیلی، اولین جنگ نیابتی (Proxy War) بین ایران و اسرائیل بود.
نمونه دیگری از دشمنی بین ایران و اسرائیل، دشمنی ایران با آمریکا بود. پس از انقلاب، گروههای چپی (مثل تودهایها، فدائیها، مجاهدین) بر طبل مبارزه با امپریالیسم میکوبیدند. اعدام حبیبالله القانین، سرمایهدار ایرانی-یهودی، موجی از محکومیتهای خارجی (از جمله در میان آمریکاییها) را برانگیخت. گروهی از دانشجویان ایرانی به اسم دانشجویان خط امام، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به داخل سفارت آمریکا وارد شدند و اعضای سفارت را گروگان گرفتند. این دفعه دومی بود که چنین عملی (وارد شدن به سفارتخانه آمریکا) انجام شده بود. اما این دفعه، خمینی هم از حرکت دانشجوها حمایت کرد. با گروگانگیری، دولت موقت استعفا داد و اموال ایرانیها در غرب بلوکه شد. ایرانیها به خاطر حمایت آمریکا از دیکتاتوری شاه، حمایت آمریکا از اسرائیل و ترس از کودتای دوباره ارتش شاه با کمک دیپلماتها و جاسوسهای سیا، این رفتارها را توجیه میکردند.
پانویس[ویرایش]
- ↑ https://ana.press/fa/news/45/29627/راه-گذار-از-بحران-جنسی-در-ایران-چیست
- ↑ https://www.isna.ir/news/97021709251/جامعه-دچار-بحران-جنسی-شده-است
- ↑ http://www.ghasednews.com/بخش-بحران-یا-انقلاب-جنسی-62/2251-هشدار-یک-مردم-شناس-درباره-وقوع-انقلاب-جنسی
- ↑ http://www.ghasednews.com/بخش-بحران-یا-انقلاب-جنسی-62/7183-کودتای-جنسی-یا-انقلاب-جنسی