تاریخ ایران/جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخهها
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز ویرایش 5.237.231.77 (بحث) به آخرین تغییری که Doostdar انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== دشمنی با اسرائیل == |
== دشمنی با اسرائیل == |
||
دشمنی آخوندها با اسرائیل، به قرآن برمیگردد. آنجا که قرآن به مسلمانان اجازه میدهد با کسانی که آنها را از خانهها و وطنشان آواره کردهاند، بجنگند. در ابتدای انقلاب اسلامی، مسئولین جمهوری اسلامی از یاسر عرفات و مسئولین سازمان فتح، در ایران دعوت به عمل آوردند. سفارت سابق اسرائیل (در زمان پهلوی) را به عنوان سفارت فلسطین بازگشایی کردند. هنگامی که ایران در سال 1361 با حکومت بعث صدام حسین در نبرد بود و خرمشهر را پس گرفت، طولی نکشید که اسرائیل به منظور پاکسازی جنوب لبنان از سازمان فتح، به آنجا حمله نظامی کرد. اما اسرائیلی ها تا بیروت رفتند و پشت دروازه شهر رسیده بودند. اما به خاطر پایداری مبارزان لبنانی، نتوانستند وارد شوند. در این هنگام گروهی از اسلامگرایان ایرانی خواستار مبارزه مستقیم با اسرائیل در منطقه لبنان شده بودند. خمینی به پیروانش گفت که «راه قدس از کربلا میگذرد» یعنی ابتدا بایستی رژیم صدام حسین را شکست دهیم و بعد به معضل اسرائیل بپردازیم. همزمان هم گروه چهار نفره از دیپلمات های ایرانی به سوریه اعزام شدند تا از طریق مرز لبنان-سوریه وارد لبنان شوند و منطقه لبنان را برای عملیات نظامی ایران در مقابل اسرائیل ارزیابی کنند که توسط سربازان اسرائیلی ربوده شدند. گرچه ایران مستقیماً وارد جنگ با اسرائیل نشد، اما رزمندههای ایرانی (در قالب سپاه پاسداران) مشغول عضوگیری از لبنانیهای شیعه در لبنان شدند و به آنها آموزش نبردهای جنگی دادند. این شیعهها که ابتدا عضو جنبش اَمَل بودند، بعدها در گروه «حزب الله لبنان» یک حزب تشکیل دادند و با انجام عملیاتهای چریکی، به نیروی های نظامی اسرائیل ضربات سختی وارد کردند که در نهایت اسرائیل مجبور شد خاک لبنان را ترک کند. میتوان گفت عملیات نظامی حزب الله لبنان علیه سربازان اسرائیلی، اولین جنگ نیابتی ( |
دشمنی آخوندها با اسرائیل، به قرآن برمیگردد. آنجا که قرآن به مسلمانان اجازه میدهد با کسانی که آنها را از خانهها و وطنشان آواره کردهاند، بجنگند. در ابتدای انقلاب اسلامی، مسئولین جمهوری اسلامی از یاسر عرفات و مسئولین سازمان فتح، در ایران دعوت به عمل آوردند. سفارت سابق اسرائیل (در زمان پهلوی) را به عنوان سفارت فلسطین بازگشایی کردند. هنگامی که ایران در سال 1361 با حکومت بعث صدام حسین در نبرد بود و خرمشهر را پس گرفت، طولی نکشید که اسرائیل به منظور پاکسازی جنوب لبنان از سازمان فتح، به آنجا حمله نظامی کرد. اما اسرائیلی ها تا بیروت رفتند و پشت دروازه شهر رسیده بودند. اما به خاطر پایداری مبارزان لبنانی، نتوانستند وارد شوند. در این هنگام گروهی از اسلامگرایان ایرانی خواستار مبارزه مستقیم با اسرائیل در منطقه لبنان شده بودند. خمینی به پیروانش گفت که «راه قدس از کربلا میگذرد» یعنی ابتدا بایستی رژیم صدام حسین را شکست دهیم و بعد به معضل اسرائیل بپردازیم. همزمان هم گروه چهار نفره از دیپلمات های ایرانی به سوریه اعزام شدند تا از طریق مرز لبنان-سوریه وارد لبنان شوند و منطقه لبنان را برای عملیات نظامی ایران در مقابل اسرائیل ارزیابی کنند که توسط سربازان اسرائیلی ربوده شدند. گرچه ایران مستقیماً وارد جنگ با اسرائیل نشد، اما رزمندههای ایرانی (در قالب سپاه پاسداران) مشغول عضوگیری از لبنانیهای شیعه در لبنان شدند و به آنها آموزش نبردهای جنگی دادند. این شیعهها که ابتدا عضو جنبش اَمَل بودند، بعدها در گروه «حزب الله لبنان» یک حزب تشکیل دادند و با انجام عملیاتهای چریکی، به نیروی های نظامی اسرائیل ضربات سختی وارد کردند که در نهایت اسرائیل مجبور شد خاک لبنان را ترک کند. میتوان گفت عملیات نظامی حزب الله لبنان علیه سربازان اسرائیلی، اولین جنگ نیابتی (Proxy War) بین ایران و اسرائیل بود. |
||
بین ایران و اسرائیل بود. |
|||
نمونه دیگری از دشمنی بین ایران و اسرائیل، دشمنی ایران با آمریکا بود. پس از انقلاب، گروه های چپی (مثل تودهایها، فدائیها، مجاهدین) بر طبل مبارزه با امپریالیسم میکوبیدند. اعدام حبیبالله القانین، سرمایهدار ایرانی |
نمونه دیگری از دشمنی بین ایران و اسرائیل، دشمنی ایران با آمریکا بود. پس از انقلاب، گروه های چپی (مثل تودهایها، فدائیها، مجاهدین) بر طبل مبارزه با امپریالیسم میکوبیدند. اعدام حبیبالله القانین، سرمایهدار ایرانی-یهودی، موجی از محکومیت های خارجی (از جمله در میان آمریکاییها) را برانگیخت. گروهی از دانشجویان ایرانی به اسم دانشجویان خط امام، در 13 آبان 1358 به داخل سفارت آمریکا وارد شدند و اعضای سفارت را گروگان گرفتند. این دفعه دومی بود که چنین عملی (وارد شدن به سفارتخانه آمریکا) انجام شده بود. اما این دفعه، خمینی هم از حرکت دانشجوها حمایت کرد. با گروگانگیری، دولت موقت استعفا داد و اموال ایرانی ها در غرب بلوکه شد. ایرانی ها به خاطر حمایت آمریکا از دیکتاتوری شاه، حمایت آمریکا از اسرائیل و ترس از کودتای دوباره ارتش شاه با کمک دیپلماتها و جاسوسهای سیا، این رفتارها را توجیه میکردند. |
||
== پانویس == |
== پانویس == |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۷
حمله به مدرسه فیضه
از اولین محرکهای انقلاب ۵۷ به رهبری آیت الله خمینی میتوان به مطرح شدن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) توسط رژیم پهلوی اشاره نمود که در پی آن روحانیون و در رأس آنها آیت الله خمینی ساکت ننشستند، و نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند. رژیم پهلوی و عاملان حکومت پهلوی نیز ساکت نماندند و در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۴۲ اقدام به سرکوب مدرسه فیضه قم کردند که در پی آن چندتن از طلبهها کشته شدند.
کاپیتولاسیون و تبعید روحالله خمینی
۲۵ دی ۱۳۴۲ برابر با ۱۵ ژانویه ۱۹۶۴ دولت علم قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین را که برای کارمندان اداری و فنی نوشته شده بود به مجلس سنا برد. در این میان اسدالله علم از پست خود کناره گیری کرد و حسنعلی منصور در فروردین ۱۳۴۴ نخست وزیر شد.
روحالله خمینی جلسهای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در سخنرانی خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید. سخنرانی خمینی با این جملات آغاز شد:
... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی رابه مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد از او مؤاخذه میکنند اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه میکنند. چنان چه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید...
پس از این سخنرانی خمینی در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ دستگیر و با پا درمیانی رییس ساواک وقت متعاقبا به ترکیه تبعید شد.
رویداد انقلاب
انقلاب ۱۳۵۷ ایران که به آن «انقلاب اسلامی» نیز گفته میشود، قیامی بود به رهبری روحالله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و در ادامه آن نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری سید روحالله خمینی شکل گرفت.
جنگ ایران و عراق
به دنبال تثبیت انقلاب و پاکسازی ارتش ایران از طرفداران محمدرضا پهلوی و همچنین فرار برخی از ایرانیها (مانند شاپور بختیار) به عراق و دادن مشاوره به صدام حسین، روابط بین دو کشور ایران و عراق تیره شد. از طرفی صدام حسین عربهای خوزستانی را تحریک به شورش و استقلال میکرد، از طرف خمینی شیعیان عراقی را تحریک به قیام علیه حکومت صدام حسین میکرد. در نهایت با استمرار دعوای قدرت بین بنی صدر و مجاهدین خلق از یکسو و خمینی و حزب جمهوری اسلامی از سوی دیگر، صدام حسین جنگ با ایران را با پاره کردن قرارداد الجزایر آغاز کرد.
گر چه در ۳ خرداد ۱۳۶۱ شمسی، ایرانیها توانستند نیروی عراقی را به مرز پس برانند، ولی قدرت طلبی جمهوری اسلامی ایران باعث شد جنگ تا را ادامه دهند از مذاکره سیاسی به منظور آتشبس سریع، خودداری کنند.
آخوندها که نیاز به سرکوب گسترده مخالفان داخلی داشتند، جنگ را نعمت الهی دانستند و آن را تا سال ۱۳۶۷ ادامه دادند.
ویژگیهای انقلاب
از مهمترین ویژگیهای انقلاب ترویج عادتهای غیرعادی که فرهنگ ملی را از صفات پسندیده تهی ساخت از جمله مذهبیگری یا مذهبی بودن بصورت غیرعادی بود که دراصطلاح عامه به اینگونه اعمال ریا و تظاهر گفته میشود. باچنین شیوه هایی، فرهنگ دروغ اشاعه یافت و هر کس برای به دست آوردن مال، جاه و مقام و کسب وجهه دراجتماع وبهره جویی از رانتهایی که اطلاعات آن در حوزه هایی متشکله توسط چنین اشخاصی در مساجد و محافل نقل شده وبا استفاده از روابط و پایگاههای بسیج و محافل مذهبی، با نزدیک کردن خود به سرکردگان و ذینفوذان و بهرهگیری مادی و اشغال مناصب از پایینترین سطح جامعه که روستاها بوده تا بالاترین سطح که کلانشهرها می باشد از رانتها بطور گسترده و مفسده انگیز استفاده میکردند. این ویژگی ها باعث ایجاد طبقه خاص در جامعه گردید و اختلاف طبقاتی شدیدی را بین کسانی که قبل از انقلاب جزو طبقات مرفه جامعه یاطبقه بالا،و قشر متوسط جامعه بودند باطبقه جدیدی که از طرق تظاهر، ریا، دروغ خود راانقلابی و جانفدای آن میدانستند بوجودآمد. این مسئله اکنون بعنوان یک غده سرطانی در جامعه در آمده است که ماهیت واقعی سران انقلاب و اهداف آنها را به مردم نشان داده و قشر جوان، انقلاب کنندگان را که پدران و مادران آنهابودند، گول خورده و سران انقلاب را خائن و عوامل خارجی ها دانسته و استفاده از نام اسلام را صرفا برای تحریک احساسات مذهبی مردم برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده میدانند. دلایل آن را حذف کلیه رقبای خود و عدم توجه به مسائل اسلامی از سوی رهبر و سران کشور، و عدم اجرای قانون اساسی تدوین شده توسط اسلامیون ، بخصوص در مورد بندهایی که درمورد رهبری و پاسخگو نبودن وی،عدم اعمال قانون درمورد مفسدین بزرگ مالی که با پیشرفت تکنولوژی و وجود افرادی دلسوز در سازمانها و افشای واقیعیتها، مردم را به اسلام وصداقت مسئولین بدبین نموده و بزرگترین عارضه البته برای انقلاب در جامعه ایرانی ،فراری شدن از دین اسلام و گرایش به ملیت و ایجاد تضاد شدید قشربرامده ازانقلاب باانقلابیون اولیه وانقلابیون جدیدبوجودامدکه بزرگترین نمایش این تضاد در1388و1396بوجودامد. از دیگر ویژگی های انقلاب افزایش تفکیک جنسیتی و کاهش ازدواج درجامعه می باشد. سایر ویژگیهای انقلاب عبارتند از فسادهای بزرگ مافیایی آنهم ازسوی رهبران اصلی جامعه ،و ایجاد تنش با کشورهای همسایه وهزینه کردهای عمده برای گروههای شبه نظامی برای ایجاد ناآرامی در منطقه به اصطلاح برعلیه آمریکاو تقابل با اسرائیل و تقویت هلال شیعی.
پارانویای جمهوری اسلامی
در پارانویای حکومت اسلامی، آمریکا، اسرائیل، فراماسون ها و بهایی ها جایگاه ویژه ای دارند. آخوندها که خود را وارث اسلام ناب حقیقی می دانند، دنیا را متهم می کنند که در برابر آنها قد علم کرده اند. آنها بهایی ها را فرقه ضالهای میشمارند که در حال جاسوسی برای خارجی ها (اسرائیلی ها و آمریکایی ها) هستند و یهودی های ایرانی هم گاهاً مورد سوظن آخوندها قرار می گیرند، چرا که در مظان اتهام همدستی با همتایان اسرائیلی خود قرار دارند. آمریکا به خاطر اینکه تحت نفوذ یهودیان آمریکایی (که متحدان همیشگی اسرائیلی ها هستند) به عنوان شیطان بزرگ، حامی همیشگی اسرائیلی ها در پیمان های نظامی و وتوهای سازمان ملل متحد قلمداد میشوند و هدف نظام مقدس جمهوری اسلامی، نابودی اسرائیل، و برقرار سازی کشور مستقل فلسطین است.
پارانویای آخوندها بر علیه بهایی ها چند دلیل دارد. اول اینکه بابی گری و بهائیت، نخستین دین رسمی پس از اسلام است که اعلام وجود کرده است. با وجود اینکه محمد در قرآن به عنوان آخرین پیامبر نامیده شده، بهائیان به پیامبر پس از محمد از جمله بهاالله اعتقاد دارند. دومین مورد بستن پرونده امام زمان در دین بهائیت است و بهائی ها اعتقاد دارند که امام زمانشان ظهور کرده و دیگر نیازی به انتظار برای امام زمان نیست. سومین مسئله، بستن پروند آخوندگی گری در بهائیت است. بدین ترتیب که بهایی ها کسی را واسطه مذهبی میان خودشان و خدا قرار نمی دهند و هر کس موظف است تا شخصاً مسائل دینی-مذهبی خودش را با تحقیق و تفحص حل کند.
از جمله پارانویای جمهوری اسلامی، میتوان به باور به وارد شدن یهودیان به مذهب اسلام و تحریف و فرقهسازی این مذهب اشاره کرد. این اصطلاح را مسلمانان به اسم اسرائیلیات نامیدهاند. آنها میپندارند که یهودیان قادر هستند با برنامهریزی از قبل، به طور ظاهری مسلمان شده، در حالی که باطناً به آئین یهود اعتقاد دارند و دروغهایی را به پیامبران و امامان مسلمانان وارد کنند و باعث شوند تا مردم مسلمان از اعتقاداتشان منحرف شوند. این اعتقاد البته ریشه در قرآن هم داشته است. در آنجایی که قرآن میگوید «هر آن دشمنترین انسانها نسبت به اسلام را در میان مشرکین و یهودیان بینی»، باعث شده تا مسلمانان تمام مشکلات دنیوی و کجروی های فرقههای تشکیل شده از اسلام (که فرقه ظاله نامیده میشود) را به اسم یهودیها تمام میکنند.
دشمنی با اسرائیل
دشمنی آخوندها با اسرائیل، به قرآن برمیگردد. آنجا که قرآن به مسلمانان اجازه میدهد با کسانی که آنها را از خانهها و وطنشان آواره کردهاند، بجنگند. در ابتدای انقلاب اسلامی، مسئولین جمهوری اسلامی از یاسر عرفات و مسئولین سازمان فتح، در ایران دعوت به عمل آوردند. سفارت سابق اسرائیل (در زمان پهلوی) را به عنوان سفارت فلسطین بازگشایی کردند. هنگامی که ایران در سال 1361 با حکومت بعث صدام حسین در نبرد بود و خرمشهر را پس گرفت، طولی نکشید که اسرائیل به منظور پاکسازی جنوب لبنان از سازمان فتح، به آنجا حمله نظامی کرد. اما اسرائیلی ها تا بیروت رفتند و پشت دروازه شهر رسیده بودند. اما به خاطر پایداری مبارزان لبنانی، نتوانستند وارد شوند. در این هنگام گروهی از اسلامگرایان ایرانی خواستار مبارزه مستقیم با اسرائیل در منطقه لبنان شده بودند. خمینی به پیروانش گفت که «راه قدس از کربلا میگذرد» یعنی ابتدا بایستی رژیم صدام حسین را شکست دهیم و بعد به معضل اسرائیل بپردازیم. همزمان هم گروه چهار نفره از دیپلمات های ایرانی به سوریه اعزام شدند تا از طریق مرز لبنان-سوریه وارد لبنان شوند و منطقه لبنان را برای عملیات نظامی ایران در مقابل اسرائیل ارزیابی کنند که توسط سربازان اسرائیلی ربوده شدند. گرچه ایران مستقیماً وارد جنگ با اسرائیل نشد، اما رزمندههای ایرانی (در قالب سپاه پاسداران) مشغول عضوگیری از لبنانیهای شیعه در لبنان شدند و به آنها آموزش نبردهای جنگی دادند. این شیعهها که ابتدا عضو جنبش اَمَل بودند، بعدها در گروه «حزب الله لبنان» یک حزب تشکیل دادند و با انجام عملیاتهای چریکی، به نیروی های نظامی اسرائیل ضربات سختی وارد کردند که در نهایت اسرائیل مجبور شد خاک لبنان را ترک کند. میتوان گفت عملیات نظامی حزب الله لبنان علیه سربازان اسرائیلی، اولین جنگ نیابتی (Proxy War) بین ایران و اسرائیل بود.
نمونه دیگری از دشمنی بین ایران و اسرائیل، دشمنی ایران با آمریکا بود. پس از انقلاب، گروه های چپی (مثل تودهایها، فدائیها، مجاهدین) بر طبل مبارزه با امپریالیسم میکوبیدند. اعدام حبیبالله القانین، سرمایهدار ایرانی-یهودی، موجی از محکومیت های خارجی (از جمله در میان آمریکاییها) را برانگیخت. گروهی از دانشجویان ایرانی به اسم دانشجویان خط امام، در 13 آبان 1358 به داخل سفارت آمریکا وارد شدند و اعضای سفارت را گروگان گرفتند. این دفعه دومی بود که چنین عملی (وارد شدن به سفارتخانه آمریکا) انجام شده بود. اما این دفعه، خمینی هم از حرکت دانشجوها حمایت کرد. با گروگانگیری، دولت موقت استعفا داد و اموال ایرانی ها در غرب بلوکه شد. ایرانی ها به خاطر حمایت آمریکا از دیکتاتوری شاه، حمایت آمریکا از اسرائیل و ترس از کودتای دوباره ارتش شاه با کمک دیپلماتها و جاسوسهای سیا، این رفتارها را توجیه میکردند.